


اعتراضات 1401 یکی از رخدادهای سیاسی و اجتماعیای بود که فضای جامعه را در مقیاسی وسیع متأثر کرد. هدف این تحقیق واکاوی ریشههای اجتماعی حضور زنان در اعتراضات پاییز 1401 و نشاندادن پیامدهای آن برای جامعه و حکومت است. اگرچه خیزش اعتراضی 1401 لایههای اعتراضی مختلفی داشت، تمرکز این مطالعه بر کنشورزی زنان در لایۀ مدنی این اعتراضات است.به این منظور با مطالعۀ کیفی و روش نظریۀ زمینهای و نمونهگیری نظری، با 28 زن کنشگر سیاسی و اجتماعی مصاحبه شد. دادههای گردآوریشده براساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری و تحلیل شدند.مقولهها و مضامین استخراجشده از دل مصاحبهها نشان داد در اعتراضات 1401، گسست میان «ذهنیت زنان» و «عینیت حقوقی و اجتماعی» آنان اهمیت دارد. تغییرات ارزشی و نگرشی در زنان و پذیرشنیافتن آن از سوی حکومت به همراه چند دهه کنترل پوشش و سبک زندگی زنان و گرهزدن آن با هویت سیاسی حکومت، تقابل آنان با نظام سیاسی را تشدید کرده است. این اعتراضات پیامدهای جنسیتی، اجتماعی و فرهنگی

این مقاله به بررسی فرایند شکل گیری رهبری کاریزماتیک در ایران با تمرکز بر دو مقطع تاریخی پیش از انقلاب مشروطه و پیش از انقلاب اسلامی می پردازد. با استفاده از روش تحلیل تطبیقی تاریخی و رویکرد پیرومحور، تحقیق به تحلیل نقش بحران های اجتماعی، اقتصادی، مشارکت، مشروعیت و ایدئولوژی های فرهنگی در ظهور رهبری کاریزماتیک می پردازد. نتایج نشان می دهد که در حالی که بحران های اقتصادی و مشروعیت به تنهایی برای ظهور رهبری کاریزماتیک کافی نیستند، ترکیب بحران های اجتماعی و اقتصادی با ازجاکندگی نهادی و ایدئولوژی های مبتنی بر فرهنگ سنتی می تواند به شکل گیری رهبری کاریزماتیک منجر شود. مقایسه تطبیقی داده ها از دوره قاجار و پهلوی، تأثیر عمیق تغییرات ساخت اجتماعی و بحران های گسترده بر ظهور رهبری کاریزماتیک را نشان می دهد. این مطالعه به درک بهتر عواملی که به ظهور رهبران کاریزماتیک در شرایط بحرانی منجر می شود، کمک می کند. نویسندگان: مجید فولادیان، حمیدرضا جلائیپور انتشار: مجله جامعهشناسی ایران،

کمآبی و ویژگیهای اقلیمی، یکی از مهمترین وجوه تمایزی است که نظریهپرداران توسعه در توضیح ویژگیها و شرایط جوامع شرقی و ایران در تحولات اجتماعی جامعه به آن توجه کردهاند. این نگرش منجر به ارائه نظریاتی ازجمله شیوه تولید آسیایی، استبداد شرقی و استبداد ایرانی شده است که هرکدام با توجه به برخی از ویژگیهای جامعه، سعی در ارائه توضیحی در مناسبات توسعه شرق و پیوند آن با آب داشتهاند که نتوانستهاند با توجه به مشخصات جامعه ایرانی، پاسخ دقیقی برای آن تبیین کنند. این مطالعه با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی و مطالعات تاریخی، با بررسی اسناد و همچنین مشاهده و مصاحبه با کشاورزان، سیاستگذاران و مردم ساکن حوضه زایندهرود، تصویر دقیقتری از پیوند آب و توسعه در جغرافیای این منطقه از ایران ارائه میدهد. نتایج بهدست آمده در این تحقیق نشان میدهد که مسئله کمآبی در ایران سبب شکلگیری نظامی شده است که برآمده از دو بازوی مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی با فرآیندهای انتصاب و انتخاب است

تحرک اجتماعی اغلب واجد وجه مکانی-جغرافیایی است و تنزل در فضای اجتماعی معمولاً با تنزل جایگاه در فضای فیزیکی همراه است. تورم شدید و افت قدرت خرید در سالهای اخیر قاعدتاً موجب تحرک نزولی بخش های مهمی از اقشار میانی جامعه شده است. این نکته با در نظر گرفتن افزایش جدی بهای مسکن در چند سال گذشته اهمیتی ویژه می یابد. در این مقاله ابعاد مختلف تنزل در فضای اجتماعی-جغرافیایی و مشخصاً رانده شدن اقشار میانی به محلات ارزانتر، پروژه های مسکن مهر یا شهرهای همجوار تهران با رویکردی بوردیویی واکاوی شده است. بدین منظور اطلاعات حاصل از بیست مصاحبه با کسانی که تجربۀ رانده شدن از مناطق متعارف شهر را داشته اند با الهام از معروف ترین خانوادۀ کدگذاری نظریۀ مبنایی تحلیل و عوامل زمینه ای، علی، نقطۀ گسست و پیآمدهای طرد از شهر و همچنین استراتژی های کنار آمدن با این پیآمدها تشخیص داده شده اند. نکتۀ مهمی که از مصاحبه ها برمی آید آن است که افراد

چگونه باید رابطه بین گروه ها و سازمان های مذهبی و جامعه مدنی در جوامع مسلمان خاورمیانه را صورت بندی کرد؟ استدلال مقاله پیش رو این است که گروه ها و سازمان ها مدنی- در این جا گروه ها و سازمان های مذهبی- به طور تاریخی در بطن فضای عمومی جوامع مسلمان حضوری چشم گیر داشته اند. اگرچه ظهور دولت های مدرن در خاورمیانه ساختار و کارکرد چنین گروه ها و سازمان هایی را با تغییراتی مواجه کرده است، اما گروه ها و سازمان ها مذهبی، هم چنان، یکی از مهم ترین نقش ها را در جامعه مدنی کشورهای عربی خاورمیانه ایفا می کنند و باید آن ها را به عنوان یکی از اجزای تأثیرگذار جامعه مدنی در این جوامع، در هرگونه تحلیل جامعه شناختی، مورد توجه قرار داد. مقاله به منظور ارائه این استدلال، از روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی بهره خواهد گرفت. این مقاله، در گام نخست، نظریات رایج درباره عدم امکان تحقق جامعه مدنی در جوامع

در سه دهه اخیر، جنبشهای اجتماعی متعددی در ایران ظهور کرده است. این مقاله بدنبال بررسی این ظهور و گسترش جنبشها در جامعه ایران معاصر است. ما با چارچوب نظری ترکیبی، برگرفته از نظریههای جنبشهای جدید اجتماعی و همطرازی فریمها، و به روش اسنادی سه بعد مهم هر یک جنبشهای اجتماعی را بررسی کردهایم: تضاد اجتماعی، کنشگران، و مطالبات. این جنبشها علاوه بر تضادهایشان، بر مبنای دامنه دربرگیرندگی در دو دسته جنبشهای فراگیر و جنبشهای محدود دستهبندی شدهاند. جنبشهای شهری، معلمان و کارگران به دلیل دامنه دربرگیرندگی محدود به خودشان در ردیف جنبشهای محدود، و جنبشهای اصلاحات، زنان، دانشجویی، و جنبش دیماه 1396 به عنوان جنبشهای فراگیر در نظر گرفته شدهاند. یافتههانشان میدهد، تضادهای متعدد و متنوعی بستر ظهور جنبشهای اجتماعی در سه دهه اخیر بودهاند. این تضادها شامل نحوه ارائه خدمات شهری، سیاستگذاری اقتصادی، رویههای اجتماعی، و شیوه حکمرانی میشود. کنشگران این رخدادها، چه در جنبشهای محدود و چه در جنبشهای دربرگیرنده، متکثر بوده و از جای جای جامعه

در این پژوهش، اجزای تشکیل دهنده «توییتر ایرانی» و الگوهای تأثیرپذیری کاربران ایرانی توییتر از نگرش های سیاسی اینفلوئنسرهای توییتر ایرانی را شناسایی و ارزیابی کرده ایم. بدین منظور اینفلوئنسرها و دنبال کننده ها (فالوئرها) براساس گرایش های سیاسی شان دسته بندی شده اند و الگوهای تأثیرپذیری دنبال کننده ها از اینفلوئنسرها به تفکیک گرایش های مختلف، شناسایی و ارزیابی شده است. در دسته بندی اینفلوئنسرها و دنبال کننده ها از تکنیک های داده کاوی و در تحلیل داده های شبکه ای، از تحلیل های نرم افزار گفی (Gephi) استفاده کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد، با وجود آنکه هیچ کدام از گرایش های سیاسی در توییتر ایرانی، از لحاظ مقبولیت در میان کاربران و اینفلوئنسرها، برتری محسوسی به گرایش های رقیب ندارند، بخش قابل توجهی از کاربرانی که طرفدار هریک از گرایش های سیاسی موجودند، معمولاً تمایل کمی دارند که در معرض پیام های سیاسی متفاوت قرار بگیرند و بیشتر سعی می کنند مطالبی منطبق یا نزدیک

در جامعه سیاسی ایران اسلامی دو جبهه اصلاح طلب و اصولگرا شکل گرفته است. در جریان مبارزات انتخاباتی هرکدام از جبهه ها قصد دارند علاوه بر معرفی خود، «دیگری» را نیز به گونه ای بازنمایی کند تا مناسبات قدرت را به نفع «خود»، تداوم بخشند. در انتخابات سال 92، پس از پیروزی حسن روحانی، اصلاح طلبان فرصتی دوباره برای ورود به مناسبات قدرت یافتند؛ از سویی جبهه اصولگرایان برای اینکه بتواند مناصب قدرت را در قوه مقننه حفظ کند، در سال 1394 وارد مبارزات انتخاباتی اصلاح طلبان شدند؛ در این میان روزنامه کیهان، یکی از مؤثرترین و قدرتمند ترین روزنامه های این جبهه بوده که به اعتقاد محقق، با رویکردی سوگیرانه، در خلال انتخابات 1394، در قالب مقالاتی به پوشش اخبار مربوط به اصلاح طلبان پرداخت. از این رو مقاله حاضر با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی قصد دارد تا شیوه بازنمایی اصلاح طلبان در روزنامه کیهان را با بررسی مقالات منتشره در یک ماه منتهی به انتخابات اسفند

هرچند در فضای روشنفکری جامعه بسیاری از پدیدهها و مسائل با مفهوم طبقه تبیین و تحلیل میشوند، اما تلاش چندانی برای بررسی تجربی طبقات در ایران انجام نشده است. مقالة حاضر به بررسی ارزشهای طبقاتی در جامعة ایران میپردازد و طبقه را با معیار «اشتغال» تعریف و برای شناسایی طبقة بالا از معیار دارایی در کنار اشتغال استفاده میکند. دادهها با مصاحبه گردآوری شده و تحلیل دادهها با تحلیل مضمون و محتوای کیفی انجام میشود. مشارکتکنندگان در پژوهش افرادی از طبقات پایین، متوسط و بالا در شهر تهران، شامل 68 نفر، هستند. یافتهها نشان میدهد که طبقات، ضمن برخورداری از برخی اشتراکات ارزشی، تفاوتهایی با هم دارند و در پارهای موضوعات ارزشهای متفاوتی در درون هر طبقه قابل شناسایی است. ارزشهای طبقاتی در چهار مقوله ارائه شدهاند شامل: ارزشهای اجتماعی، ارزشهای اقتصادی، ارزشهای توسعهای، و ارزشهای مربوط به عدالت و نابرابری. مهمترین ارزشهای طبقاتی به قرار زیر است: در طبقة بالا پولمحوری، نمایش، فردمحوری، و استحقاق؛ در طبقة متوسط توجه

در این مقاله، پیامدهای اقتصادی ظهور و گسترش بازارهای مرزی از منظر درک، تفسیر و تجربة مردم بررسی می شود. واقعیت آن است که بازارهای مرزی مناطق کردنشین ایران، بعد از تحولات عراق در یک دهة اخیر رونق و شکوفایی زیادی پیدا کرده اند. از این رو، مطالعة پیامدهای ظهور و گسترش این نوع بازارها، از دیدگاه جامعه شناختی حائز اهمیت بسیار است. با توجه به هدف مذکور، در بخش نظری مطالعة حاضر، از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند بوردیو، زیمل، پولانی و سندل استفاده شده و در بخش روشی نیز متناسب با پارادایم انتقادی، اتنوگرافی انتقادی به کار رفته است. جامعة مورد مطالعه بازار مرزی بانه است. در این مطالعه، با استفاده از نمونه گیری نظری و روش های مصاحبه، گفت وگو، فوکوس گروه و تحلیل اسنادی، اطلاعات تحقیق جمع آوری شد. یافته ها نیز به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در دو سطح توصیفی و تحلیلی ارائه شدند. در سطح توصیفی، ارائه یافته ها در

از مفاهیم «سلطه کاریزماتیک» (مشتق از کاریزما) و «سلطه فرّه مندانه»(مشتق از فرّه) در جامعه شناسی به طور عام، و جامعه شناسی سیاسی به طور خاص، برداشت های گوناگون و بعضاً متناقضی صورت گرفته است. برخی از محققان و مترجمان در آثار تألیفی یا ترجمه ای خود بر حسب عادت ، این دو مفهوم را مترادف با یکدیگر به کار برده اند. این در حالی است که تفاوت های بنیادینی بین این دو مفهوم وجود دارد. در این مقاله سعی شده است با اتکا به اقسام سه گانه سلطه در آراء وبر، حدود و ثغور این دو مفهوم مشخص شود. برای نیل به این هدف، وجوه اساسی سه نوع سلطه وبری و همچنین سلطه فرّه مندانه _ که در این مقاله در عرض اقسام سه گانه سلطه وبری طرح شده است _ با یکدیگر مقایسه می شوند تا شباهت ها و تفاوت های موجود بین آنها مشخص گردد و در نتیجه جایگاه سلطه فرّه مندانه در منظومه فکری وبر روشن

تاکنون دورکیم بهعنوان نظریهپرداز حوزه جامعهشناسی سیاسی در ایران شناختهنشده است و در غرب نیز این امر با تأخیر زیادی صورت گرفته است. یکی از دلایل این تأخیر این است که کتابهای سیاسی دورکیم ازجمله کتاب مهم «درسهای جامعهشناسی» دیرتر از بقیه آثار او گردآوری و ترجمه شده است. آرای سیاسی دورکیم به شکل ویژه مربوط به ماهیت و کارکرد دولت، نقش دولت در توسعه فردگرایی اخلاقی، و تنظیم رابطه دولت و جامعه در قالب دموکراسی است. اهمیت این نظریات بهخصوص در تعاریف ویژهای است که او از دولت، اخلاق مدنی، و دموکراسی ارائه میدهد. همچنین جامعهشناسی سیاسی نودورکیمی که در دهههای اخیر در آثار جفری الکساندر نمود پیداکرده است، بهعنوان یکی از ارکان شکلگیری چرخش فرهنگی در جامعهشناسی سیاسی شناخته میشود. در این مقاله ضمن بیان آرای دورکیم در مورد مباحث مذکور، به نسبت آرای دورکیم با مکاتب گوناگون جامعهشناسی سیاسی و برخی مباحث متأخر مرتبط با جامعهشناسی سیاسی دورکیم نیز پرداخته میشود. نویسندگان: حمیدرضا جلائیپور، نوح منوری انتشار:

مفهوم جهانی شدن در زمینه سیاست به مجموعه فرآیندهای پیچیده ای می گویند که به موجب آن دولت های ملی به نحو فزاینده ای به یکدیگر مرتبط و وابسته می شوند. در دوره جهانی شدن، که دوره فراتر رفتن از سرزمین های ملی است و انسان ها برحسب توانمندی های اطلاعاتی، از حاشیه خارج و به متن جهانی شدن وارد می شوند و تکثرگرایی زمینه بیشتری پیدا می کند؛ دولت ها از شکل سرزمینی و محدود به یک موقعیت ژئوپولیتیکی خاص و ثابت، خارج شده و الگوهای رفتاری آنها نیز (به ویژه اقتصادی) فقط تابع موقعیت جغرافیایی سرزمینی مشخص نیست. جهانی شدن با نظم دهی مجدد به زمان و مکان، سرزمینی بودن روابط بین الملل سنتی را تغییر می دهد و دیگر به گره خوردن ساختارهای اقتدار با بازیگران سرزمینی نیازی نیست. دولت ملی ابزار مؤثری برای حاکمیت بر قلمرو خاص است و جهانی شدن فرآیندی متکی به قلمرو فراملی است که حاکمیت سرزمینی را با چالش مواجه می کند.

در این مطالعه، موضوع تعامل میان رهبری جنبش ها با بدنة اجتماعی آن ها با توجه به حوادث پس از انتخابات در سال 1388 در ایران بررسی شده است. برای این کار، از رویکرد تحلیل چارچوب استفاده شده که در سال های اخیر در بررسی جنبش های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد به اهمیت چارچوب های تفسیری در قابل فهم کردن وضعیت موجود برای مخاطبان جنبش و تأثیر آن بر توان بسیج گری رهبری جنبش می پردازد. نتایج تحقیق از تحلیل محتوای کیفی متن سخنرانی ها و بیانیه ها در یک دورة دو ساله به دست آمده است. نگارندگان در این مقاله، چارچوب بندی رهبری جنبش قبل و بعد از انتخابات را به سه دورة مجزا تقسیم و ویژگی های هر مرحله را بیان کرده و بر این اساس، نتیجه گرفته اند که پویش های درونی جنبش در طی رخدادهای اجتماعی، رهبران را نیز دچار تغییر می کند و چارچوب بندی آن ها را از وضعیت موجود

هدف این پژوهش، سنجش میزان «گرایش به آموزه های گفتمان روشنفکری» و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در میان زنان شهر شیراز است. چارچوب تبیینی پژوهش متأثر از نظریه های هویت محور در تبیین جنبش های اجتماعی است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی، پس از انتخاب 400 نفر از میان زنان 18 تا 40 سال شهر شیراز، پرسش نامه تحقیق میان آن ها توزیع گردید. میانگین «گرایش به آموزه های گفتمان روشنفکری» در آزمودنی ها برابر با 13/65 درصد بود. هم چنین، متغیر وابسته «گرایش به آموزه های گفتمان روشنفکری» با متغیر مستقلِ«مصرف رسانه ای»، رابطه مستقیم معنادار و با متغیرهای مستقل«پایگاه اقتصادی اجتماعی»، «سن»، «سرمایه اجتماعی»، «دینداری» رابطه معکوس معنادار داشت. میان متغیر وابسته تحقیق و متغیر مستقلِ«سرمایه فرهنگی»، رابطه معناداری مشاهده نگردید؛ سرانجام، 25 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق توسط مجموع متغیرهای مستقل قابل تبیین است. نویسندگان: حمیدرضا جلائیپور، ابراهیم اخلاصی انتشار: فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات،

در این مقاله جامعه کنونی ایران از منظر دو «گونه» جنبش و به روش کیفی توصیف و تفسیر می شود. طبق این مطالعه ایران دارای پتانسیل جنبشی باقابل توجهی است. این جامعه میزبان دو جنبش «کلان» (جنبش «مردمی-مذهبی-ضدآمریکایی» و جنبش «دموکراسی خواهی») است. جنبش اول غیر از امکانات جامعه از امکانات دولت نیز برخوردار است اما جنبش دموکراسی خواهی با ده جنبش مبتنی بر پیشروی آرام در رابطه متقابل قرار دارد. این جستار نشان می دهد اولاً، یکی از راه های موثر تخلیه جنبش های اجتماعی تقویت سازوکار مردم سالاری است. ثانیاً، ممکن است بتوان تظاهرات جنبش دموکراسی خواهی را در خیابان ها کنترل کرد ولی آن را نمی توان در درون جامعه محو نمود. زیرا این جنبش به جنبش های دهگانه ای مرتبط است که در بطن زندگی روزانه مردم در جامعه به حیات خود ادامه می دهد و به راحتی محو شدنی نیست. نویسنده: حمیدرضا جلائیپور انتشار: پژوهشنامه علوم سیاسی، سال هفتم، شماره چهارم، پاییز 1391، صص 87_35

هدف اصلی این مقاله، معرفی دستگاه مفهومی حکومتمندی در تحلیل سیاستگذاری اجتماعی است. محور این دستگاه مفهومی، مطالعۀ نحوۀ تحقق قدرت (بهمعنای فوکویی) ازطریق سیاستگذاری اجتماعی است. یعنی: عقلانیتهای سیاسی (گفتمانهای) حاکم بر سیاستگذاری اجتماعی کدام است؟ سیاستگذاری اجتماعی ازطریق چه تکنولوژیهایی فِعلیت مییابد؟ سیاستگذاری اجتماعی چه نوع سوژهها و هویتهایی را در شهروندان برساخت میدهد؟ در مقالۀ حاضر، با روش نظریتحلیلی، سعی شده است جایگاه و کاربردپذیری رویکرد حکومتمندی در تحلیل سیاستگذاری اجتماعی معرفی و دربارۀ آن بحث شود. از دو منظر معرفتی و روشی، رویکرد حکومتمندی را میتوان برای تحلیل سیاستگذاری اجتماعی بهکار برد: ۱. در حوزۀ معرفتی، با کمک رویکرد حکومتمندی، میتوان سیاستگذاری اجتماعی را براساس سه بُعد عقلانیت و تکنولوژی و سوژۀ حکومت بررسی و تحلیل کرد؛ ۲. در حوزۀ روشی، تحلیل سیاستگذاری اجتماعی با لنز حکومتمندی، گرچه با هر دو روششناسی تحلیل گفتمان و تبارشناسی امکانپذیر است، منتهی روش اخیر نسبتبه روش اول مرجح دانسته میشود. رویکرد حکومتمندی از دهۀ ۱۹۹۰، قابلیت بسیاری برای تحلیل

بسیاری قرن بیستم را قرن انقلابها می دانند. از این رو تلاشهای نظری و تجربی گسترده ای در باب شناخت چرایی پیدایی انقلابها صورت گرفته است. اما با وجود اهمیت فراوان پیامدهای ناشی از انقلابها، ادبیات مربوط به بحث پیامدهای انقلاب کم و در مراحل ابتدایی است و نیاز به کوششهای نظری و تجربی گسترده ای دارد. مقاله حاضر در پی تلاشی نظری برای صورت بندی پیامدهای انقلاب از دیدگاه پوپر است. به نظر برخی اندیشمندان پوپر یکی از متفکران تاثیرگذار قرن بیستم بوده است. نظریه او در باب مهندسی اجتماعی گام به گام یا همان اصلاحات در تقابل با مهندسی اجتماعی تمامیت گرا و انقلابی طرح شده است. اما در آثارش نظریات او درباب پیامدهای انقلاب به وضوح مشخص نشده است. در این جستار کوشش می شود ابتدا نظریات گوناگون در باب پیامدهای سیاسی طرح شود و سپس نظریه پوپر صورت بندی گردد. پوپر از جمله فیلسوفانی بود که با هر گونه دگرگونی بنیادی و سریع اجتماعی مخالفت می

رفتار مدنی مستلزم اعتماد و احترام به دیگران یا غریبه هاست. رشد رفتارمدنی در میان اعضای جوامع کنونی که از میلیون ها افراد غریبه تشکیل شده, ضروری تر است. ظریف اینکه در جوامعی که توسعه یافته تراند (از لحاظ اقتصادی, اجتماعی و سیاسی) رفتارمدنی شکل غالب رفتار را در میان شهروندان تشکیل می دهد. این مقاله رفتارمدنی را در کتاب های درسی دوره ابتدایی در سازمان وسیع و تاثیرگذار آموزش و پرورش بررسی می کند. پس از مشخص کردن مقوله های رفتارمدنی، به روش تحلیلمحتوا به مطالعه رفتارمدنی در کتب فارسی سال دوم و سوم ابتدایی اقدام و به مطالعه تطبیقی این کتب با کتاب های دوران پیش از انقلاب اسلامی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که آموزش رفتارمدنی در چه بخش هایی قوی و در چه بخش هایی ضعیف بوده است. نوبسندگان: سارا مکی علمداری، حمیدرضا جلائیپور انتشار: فصلنامه مطالعات برنامه درسی ایران، سال ششم، شماره 23، زمستان 1390، 55_36

بررسی شهرگرایی در مناطق کردنشین ،ایران با تأکید بر شهر سردشت چکیده : هدف این جستار این است که نشان دهد با توجه به رشد فزاینده شهرنشینی در شهر سردشت ، ساکنان این شهر تا چه حد شهرگرا هستند و رشد شهرگرایی آنها از چه عواملی تأثیر می پذیرد . از دیدگاه جبرگرایی ، با توجه به افزایش شهر نشینی در این شهر میتوان فرض کرد ساکنان آن دارای شیوه زندگی شهرگرایی هستند، اما میزان آن در همه افراد یکسان نیست و بر اساس دیدگاه ترکیبی بسته به ویژگی های افراد میزان شهرگرایی آنها متفاوت است . مطالعه ما به روش پیمایشی انجام شده است و داده های تحقیق نشان میدهد که بیشتر افراد از نظر میزان شهرگرایی در وضعیت متوسط قرار دارند . همچنین تعداد افرادی که شهرگرایی پایینی دارند یا به عبارتی دیگر ، شهر گرا نیستند ، کم نیست و از میان ویژگیهای افراد بیشتر متغیرهای سن، سابقه زندگی در روستا و سطح تحصیلات قادرند تغییرات شهرگرایی
طرح مساله: این مقاله, روابط اجتماعی ساکنان سردشت یکی از شهرهای مناطق کردنشین در جنوب غربی آذربایجان غربی را مورد بررسی قرار می دهد. بررسی روابط شهری در کانون نظریه های اندیشمندان جامعه شناسی و انسان شناسی شهری بوده و هست. با توجه به این که شهر سردشت با روند رو به رشد شهرنشینی روبه رو بوده, بررسی این موضوع در بین ساکنان این شهر ضروری است.روش: سه سطح روابط خویشاوندی, همسایگی و دوستی به منظور توصیف و تبیین روابط اجتماعی با الهام از دیدگاه های جبرگرایی و ترکیب گرایی به کار گرفته شده اند. مطالعه ما در راستای بررسی این موضوع به روش پیمایشی انجام شده است.یافته ها: داده های تحقیق نشان می دهد که میانگین روابط اجتماعی در هر سه سطح بالا بوده و منطبق بر ویژگی های مدنظر دیدگاه ترکیبگرایی است. اگرچه بین ویژگی های شهرنشینان و میزان روابط اجتماعی آن ها در هر سه سطح تفاوت هایی مشاهده می شود اما این تفاوت ها به جز در رابطه

چکیده : در این مقاله مفهوم «رابطه ناب » گیدنز در مدرنینه متاخر مورد بررسی و و ارزیابی قرار گرفته است. از نگاه او رابطه ناب ، رابطه ای برابر است که برای نفس رابطه برقرار می شود و از قید هر گونه معیار و ضابطه ای خارج از نفس ارتباط آزاد است. از نظر او هر چه جامعه پسا سنتی توسعه بیشتری می یابد روابط شخصی افراد به سمت این نوع رابطه حرکت می کند . همگام با گسترش و ریشه دواندن مدرنیته و گسترش نظام های ادارای _ تخصصی و فراگیری روند بازاندیشی (با وجه تأمل گرایانه کنشگران ) در زندگی مردم، و با تغییرات مداوم ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و سبکهای زندگی ، روابط شخصی نیز تغییر می کند و صمیمیت و رضایت عاطفی به جای عوامل بیرونی می نشیند و محور روابط می شود ، اعتماد انتزاعی وابسته به نظام های تخصصی و اعتماد متقابل بین شخصی با محوریت صمیمیت جایگزین قواعد از پیش تعیین شده
چکیده : انتقاد رسمی از علوم انسانی و اجتماعی رایج دانشگاهی در ایران (به ویژه رشته جامعه شناسی) همیشه مطرح بوده است ولی در سال ۸۸ و ۸۹ شدت بیشتری گرفته است. از نگاه جامعه شناختی می توان به تبیین و توضیح علل رشد این انتقادات رسمی پرداخت . ولی هدف اصلی این مطالعه انجام یک بررسی انتقادی با نگاهی تفسیری نسبت به موضوع مذکور است. این مقاله نشان میدهد مخالفان علوم انسانی رایج دانشگاهی بر چه دلایل و گفتارهایی تأکید دارند و این دلایل و گفتارها را نقد می کنند. بدین منظور با بررسی نسبت یازده روایت دانش دینی – اجتماعی با رشته جامعه شناسی دانشگاهی نتیجه می گیرد که از میان آن یازده روایت سه روایت اول دانش اجتماعی – دینی با جامعه شناسی سر منازعه دارد و دیگر روایت ها با منازعه کمتر به تعامل انتقادی با جامعه شناسی متعارف می پردازند. در نهایت این مقاله از این مدعا دفاع میکنند که روایت یازدهم از دانش دینی

با تأکید بر فعالیتهای دانشجویی در دوره اصلاحات (۱۳۸۴ – ۱۳۷۶) جامعه ایران نیز در چند دهه گذشته شاهد تجربه جنبش های دانشجویی بوده است. این جنبش ها پیشقراول جنبش های ملی و سراسری ، از جمله نهضت ملی نفت (1332)، انقلاب اسلامی (1357) و جنبش اصلاحی (1376) بوده اند. چرا جنبشهای دانشجویی به راه میافتند؟ این مقاله میکوشد از منظر پنج نظریه جامعه شناختی به این پرسش پاسخ دهد و پس از آن ، تجربه جنبش دانشجویی در ایران را ارزیابی خواهد کرد. در پایان ، دلایل افول فعالیت های دانشجویی از سال1380 تا 1384 توضیح داده می شود. نویسنده : حمید رضا جلائی پورانتشار : مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران ، سال اول ، شماره سوم ، پاییز ۸۹

چکیده : این مقاله تلاشی است برای تبیین نسبت جهانی شدن و رابطه هویت قومی و هویت ملی، و به این سوال پاسخ دهد که آیا ارزشهای بنیادین جهانی شدن سبب برجستگی هویت قومی در برابر هویت ملی در میان عرب زبانان ایرانی می شود و به عبارتی ارزشهای جهانی شدن چه تاثیری بر خاص گرایی در میان عرب زبانان ایرانی دارد. در این طرح از روش پیمایش استفاده شده ، و علاوه بر دادههای کمی از دادههای کیفی از طریق انجام مصاحبه نیز استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه « عرب زبانان شهر اهواز » تشکیل می دهند و کلیه افراد ۱۸ سال تا ۶۵ سال عرب زبان اهوازی مورد پرسش قرار گرفتند. برای برآورد حجم نمونه با در اختیار داشتن جامعه آماری ، از فرمول کوکران استفاده شده و حجم نمونه آماری ۵۶۰ نفر برآورد گردید. برای سنجش پایانی و اعتبار داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و برای

مطالعه موردی دوره خاتمی ۱۳۸۴-۱۳۷۶ چکیده : تحقیق حاضر شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار میدهد .بدین منظور دو مفهوم «ویژگی های رهبر» و «بحران» ، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل می دهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. در توضیح شکل گیری کاریزما ، از یک سو ، چهره ای بالقوه کاریزمایی با ویژگی های شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران ، وارد صحنه می شود و به تدریج ویژگی های فکری و منش رهبر از راه های گوناگون به پیروان ریزش می کند. از سوی دیگر ، بحران به عنوان بستر تمهید کننده در میان علاقه مندان شور و احساس برمی انگیزد و اثرگذار میشود. ابتدا احساس نیاز به اندیشه ها و راه حل های نوآورانه ، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد می کند؛ سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران
چکیده : برای جامعه شناسان و علاقه مندان به مطالعه عمیق جامعه سیاسی ایران ، آگاهی از سنخ هایی که «رویکردهای تغییر» را در میان نیروهای اجتماعی _ سیاسی معرفی می کنند ، امری ضروری است. از این رو مقاله حاضر دو پرسش محوری را مورد کنکاش قرار داده است. اول ، حاملان تغییر در جوامع معاصر ، چند نوع «رویکرد تغییر» را تجربه کرده اند و ویژگی های آنها کدام است؟ دوم ، از دریچه رویکردهای انقلابی و اصلاحی، چه ارزیابی از تجربه دهه اخیر ایران میتوان ارائه داد. این مطالعه برای احصا و مشخص کردن ویژگی های «رویکردهای تغییر» از روش «سنخ» سازی استفاده کرده و برای ارزیابی تجربه تغییرات در جامعه ایران ، از مصاحبه عمیق نیز سود جسته است. در بخش اول این جستار ، خواننده گرامی به جای آشنایی اجمالی با سه رویکرد معمولاً رایج تغییر (محافظه کارانه ، اصلاح طلبانه و انقلابی ) با فهرستی دقیق تر یعنی با دوازده گونه «رویکرد تغییر» آشنا

با اشاره به چارچوب های نظری پایان نامه های دانشجویی چکیده : کاربرد و سودمندی نظریه های جامعه شناسی در عرصه عمومی ایران ( در فضاهای آکادمیک، تحقیقاتی و رسانه ای ) به موضوعی چند پهلو ، مناقشه انگیز و حتی گیج کننده تبدیل شده است. از طرفی کاربرد علم جامعه شناسی بدون تأکید محوری بر نظریه های این رشته ناممکن است و از طرف دیگر گوناگونی و تنوع این نظریه ها باعث چنان ابهامی شده که کاربرد آنها را با مشکل روبرو کرده است_تا جایی که عده ای از صاحبنظران را وا داشته که از ایدئولوژیک بودن نظریه های جامعه شناسی یاد کنند. سؤال اصلی این پژوهش این است که : آیا میتوان طبقه بندی ای از نظریه های گوناگون جامعه شناسی ارائه داد که از ابهام در کاربرد نظریه ها در جریان تحقیقات اجتماعی بکاهد؟ بدین منظور این پژوهش با ارائه یک تقسیم بندی چهارگانه ( نظریه های رایج ، نظریه های کلان ، مکاتب و جریان های

چکیده : بزهکاری نوجوانان با آثار منفی ،روانی اقتصادی و اجتماعی یکی از مسایل مهم اجتماعی ایران است؛ زیرا ایران از نظر ساختار جمعیتی کشوری با جمعیت نوجوان و جوان .است هدف این مقاله جستجو درباره علل بزهکاری نوجوانان ، در مواردی مثل دزدی ، تخریب و خشونت در کل جامعه ایران نیست ، بلکه تمرکز آن بر شهر رشت است تا با انجام چنین مطالعاتی در شهرهای بزرگ دیگر ، زمینه برای اظهار نظر درباره جامعه ایران فراهم شود. در این بررسی از چارچوب نظری ترکیبی (نظریه عمومی جرم) متشکل از عناصری از نظریه های پیوند اجتماعی و خویشتن داری ، استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که نوجوانانی که خویشتن داری ضعیفی دارند پیوند اجتماعی ضعیف داشته .و بزه بیشتری مرتکب میشوند. نویسندگان : حمید رضا جلائی پور ، مجید حسینی نثار انتشار : جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران (تحقیقات علوم اجتماعی ایران) ، سال اول بهار 1388 ، شماره 2

طرح مسئله : وضعیت و حرکت جمعی زنان ایران را در چارچوب کدام یک از مفاهیم تحلیلی جامعه شناختی میتوان جای داد؟ در سالهای ۸۴ – ۱۳۷۶ (موسوم به دوران اصلاحات)، تلاش برای ارائه پاسخ به این سؤال منجر به در گرفتن یکی از مباحث جدی و مناقشه انگیز در عرصه عمومی ایران شد.
روش : این مقاله در پاسخ به این سؤال با تأسی به روش شناسی تحلیلی ـ تجربی و سرمشق « انتخاب عقلانی » چهارده روند مثبت و منفی را در میان زنان احصا و توصیف کرده است. آنگاه نشان داده است اولاً ارزیابی رایجی که حرکت و وضعیت جمعی زنان را به عنوان یک «مسئله اجتماعی » مورد تأیید قرار میدهد کافی نیست؛ ثانیاً ارزیابی دوم و سومی که پویش زنان را یک « جنبش اجتماعی» و یک « جنبش جدید اجتماعی» (که مورد حمایت فمینیستهای ایرانی است ) میداند، قابل دفاع تجربی نیست.
یافته ها و نتایج : این مقاله، در پایان، حرکت

در بیست و هفت سال گذشته در بررسی انقلاب اسلامی از میان سه نوع تبیین «علّی» «فرآیندی» و «پیامدی» از انقلاب ها بیش از همه به تبیینهای علّی و ساختاری (یا نوع اول) توجه نشان داده شده است. هدف اصلی این مقاله شناخت انقلاب اسلامی از طریق توضیح فرآیند فعال و زنده شکل گیری بسیج انقلابی مردم ایران (یا تبیین نوع دوم) است. نگارنده کوشش کرده از منظر سرمشق انتخاب عقلانی و نظریه بسیج منابع توضیح دهد که چگونه «قدرت اجتماعی» ناشی از بسیج مردمی در جامعه ایران بر «قدرت سیاسی» حکومت پهلوی پیروز شد. توجه به جریان زنده رخدادها و فرصتهای گوناگون ، خلاقیت و جسارتهای انقلابیون؛ اعتقادات مذهبی مردم وقتی که جهت سیاسی پیدا می کند ، رهبری مردمی ، ناتوانی نخبگان حکومتی در مهار مخالفان ، در فرآیند پیروزی انقلاب نشان میدهد که : اولاً چرا پیروزی انقلاب ها پدیده های نادری هستند و ثانیاً چرا آشنایی با علل انقلاب به تنهایی توضیح دهنده چگونگی پیروزی انقلاب

در یکصد سال اخیر ، ناسیونالیسم کردی به موازات رشد ناسیونالیسم ملی در کشورهای ترکیه ، عراق و ایران (در فرایند تشکیل دولت)ملتها شکل گرفت. در بستر ناسیونالیسم مذکور تاکنون چند جنبش کردی به منظور تحقق خودمختاری سیاسی شکل گرفته است. این مقاله به تبیین یکی از جنبشهای کردی در ایران در سالهای ۱۳۵۷ _ ۱۳۶۷ می پردازد. در چارچوب تبیینی – تجربــی ایــن نـوشـتـه نشـان داده می شود که چرا راهبرد ناسیونالیستهای کرد در جنبش مذکور ، راهبردی عقیم بود

در دو سده اخیر که جهان مدرن شاهد شکل گیری دولت _ ملت ها بوده است، روس ها با چه راهبردهایی توانستند نیروی ناسیونالیسم قومی بیش از صد قوم را مهار و کنترل کنند؟ پاسخ به این سؤال از آن نظر اهمیت دارد که یکی از آزمایشگاههای واقعی برای مطالعه چالش های ناسیونالیسم ملی با ناسیونالیسم قومی تجربه روسها است ( که مارکیست های ایرانی از این تجربه به عنوان جمهوری خلقها یاد میکردند) این مقاله با دیدگاه تاریخی – ساختاری (و با استفاده از مفاهیم انسان شناسی سیاسی) سعی کرده است به سؤال محوری مذکور و سایر سؤالات مرتبط پاسخ دهد. این مطالعه نشان میدهد که چگونه سه راهبرد ذیل توسط روس ها اجرا شد: الف) راهبرد ناسیونالیسم در شکل و سوسیالیسم در محتوا که در دوره لنین جایگزین سیاست ناسیونالیسم مذهبي روسی در زمان تزارها شد؛ ب) راهبرد « سوسیالیسم در شکل و روسی کردن در محتوای استالین » که به جای راهبرد لنین در دستور کار قرار

گفته می شود در محافل آکادمیک ، پدیده جهان جهانی شده مؤلفه های اصلی جامعه مدرن، مانند دموکراسی، را در معرض باز اندیشی های جدی قرار داده است. این مقاله به یکی از این کوششها توجه دارد. ابتدا چالش نظری آنتونی گیدنز، نظریه پرداز این جهان (رها شده) با نظریه های دموکراسی لیبرال فوکویاما و «دموکراسی مشورتی» دیوید میلر طرح می شود. از چشم نظریه «دموکراسی گفت و گویی»به تبیین یکی از علل رشد فزاینده سپس دموکر اسی خواهی در جهان کنونی از جمله (ایران)، اشاره میگردد. در انتها نویسنده با ذکر پنج دلیل توجه به مضمون نظریه «دموکراسی گفت و گویی »را برای جامعه ایران راهگشا میداند.
در این مقاله جهت درک و تبیین دموکراسی خواهی ایرانیان یک “طرح نظری” پیشنهاد شده است. این طرح نظری علل ساختاری را برای تبیین دموکراسی کافی ندانسته و تکیه بر علل “ارادی” را برای توضیح دموکراسی لازم می داند. از این رو این مقاله در ابتدا کوشش کرده علل معرفی شده در نظریه های جامعه شناختی دموکراسی را معرفی کند؛ سپس با الهام از روش شناسی ریمون بودون و بر مبنای یک رویکرد ترکیبی – با تفکیک علل ساختاری- زمینه ای از علل ارادی و مؤثر، طرح نظری خود را معرفی کند. هدف از این “طرح نظری” یافتن پاسخی روشن درباره روند دموکراسی خواهی ایرانیان است. نویسنده: حمیدرضا جلائیپور انتشار: نامه علوم اجتماعی، شماره 23، خرداد 1383، صص199_191