در این شرایط شبه جنگی، چه باید کرد؟
در شرایط فعلی و تا پس از انتخابات آمریکا و یا تا آتشبس در غزه و لبنان به نظر میرسد و شایسته است این امور مورد توجه قرار گیرد:
اجمالا باید بدانیم چرا به اینجا رسیدیم؟ میدانیم به تدریج جمهوری اسلامی پس از جنگ برای دفاع از نظام سیاسی و ایران پنج کار را انجام داده است:
١-کسب رضایت مردم پس از جنگ از طریق بازسازی خرابیهای جنگ و احترام به شهروندان در دوره اصلاحات (این مسیر تا سال ٨۴ ادامه داشت، پس از آن سیاست بازدارندگی تکپایه، سیاست توسعه کشور را به حاشیه برد و توازن میان «میدان» و «دیپلماسی» به نفع «میدان» تمام شد. و متاسفانه این خطای راهبردی پر ضرری بود).
٢-تقویت صنعت هستهای.
٣-تقویت توان موشکی و پهبادی.
۴-تقویت شبکه مقاومت در منطقه خاورمیانه در دودهه اخیر که محور اصلی آن حزبالله لبنان هست.
۵-تقویت نیرویهای انتظامی در داخل کشور برای کنترل اعتراضات شهری.
▪️در شرایط فعلی به کجا رسیدهایم؟
١-بخاطر تحریمها و کندی در توسعه کشور، جامعه ایران را با انواع بحرانها و ناترازیها و نارضایتیها روبرو کردیم.
٢-از پنج محور فوق، محور چهار یا یکی از ارکان محور مقاومت، یعنی حزبالله، ضربه خورده است. و دولت اسرائیل روحیه گرفته است و قصد دارد به بقیه ارکان مقاومت که در راس آن ایران است ضربه بزند.
٣-در دو دهه گذشته در کسب رضایت مردم، ج.ا موفق نبوده است. هم اکنون شکاف میان دولت و ملت جدی است و اوضاع جامعه مثل دهه شصت منسجم نیست. این خطا است که حکومت به این ویژگی شکاف توجه نکند و ادای دهه شصت را در بیاورد و مثلا شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» را سر بدهد.
۴-اگر بحران اقتصادی موجود در شرایط جنگی تشدید شود عنصر پنجم هم ضعیف میشود. یعنی ایران از یک طرف با دشمن نسلکش اسرائیل-آمریکا روبرو است و از طرفی دیگر در صورت تضعیف هیمنه نیروهای امنیتی (خدایی ناکرده بخاطر برتری حملات هوایی و الکترونیکی دشمن) ج.ا میتواند با اعتراضات کور شهری (نه اعتراضات صنفی و مدنی) روبرو شود که به ناامنی شهری دامن میزند و از اقتدار نیروهای امنیتی میکاهد.
۵-ارتقای صنعت هستهای هم پدیدهای چند بعدی و پیچیده است و بعید است که در کوتاه مدت برای ج.ا بازدارنده باشد.
▪️ویژگی شرایط فعلی
امروز ج.ا در شرایط پارادوسیکال (شرایطی که نه میتواند به عقب برود و نه میتواند به جلو برود) قرار داد. زیرا اگر قرار باشد جمهوری اسلامی آفندی و فعال پاسخ اسرائیل-آمریکا را بدهد، وارد موازنه نابرابر میشود و حتی ممکن است توان موشکیاش هم ضعیف شود، و مردم بیشتر ناراضی میشوند و نیروی امنیتی در داخل کشور ضعیفتر میشود. و اگر جمهوری اسلامی قرار باشد منفعل شود و بترسد تهاجمات اسرائیل متوقف نمیشود.
▪️چه باید کرد؟
ج.ا در ادامه و در رویارویی با اسرائیل مثل یک سال گذشته نباید موتلفین خود را (مثل حزبالله را) بی دریغ بکار ببرد و باید احتیاط داشته باشد.
مهمترین علت تداوم جنبش مقاومت فلسطین و جنبش مقاومت شیعیان لبنان و محور مقاومت، مساله «اشغال» سرزمین مردم فلسطین است. و تا «اشغال» هست مقاومت در منطقه هست (علت مقاومت در منطقه، اشغال اشغالگر است نه جمهوری اسلامی).
از طرف دیگر حل مشکل «اشغال» اولا با شعار نابودی اسرائیل ممکن نیست و تداوم این شعار به نفع راستهای افراطی اسرائیل است. ثانیا راه حل «اشغال» طرحهای «یک دولتی» یا «دو دولتی» است. ثالثا اسرائیل در برابر حتی راه حل «دو دولتی» با تکیه بر قدرت نظامی خود و آمریکا دارد مقاومت میکند. رابعا شکستن قدرت اسرائیل-آمریکا (با توجه به منطق موازنه قوا) فقط کار شبکه مقاومت و جمهوری اسلامی نیست، بلکه فرایندی است که به همکاری کشورهای عربی-اسلامی و جامعه جهانی نیاز دارد. (متاسفانه در سال گذشته حماس، حزبالله و جمهوری اسلامی «یکتنه» بار مقابله با جنایت اسرائیل را بدوش کشیدند، در ادامه، کشیدن این بار باید «چندتنه» باشد).
در حالی که پس از هفت اکتبر و در یک سال گذشته بیشتر شکبه مقاومت و جمهوری اسلامی با ماشین جنگی اسرائیل-آمریکا روبرو شد، و در این نبرد نابرابر حزبالله بعنوان ستون پایه شبکه مقاومت ضربه سخت خورد. در ادامه و در سال جاری نباید این مسیر به ضرر حزبالله ادامه پیدا کند.
ادامه مسیر یک سال پیش، در یک سال آینده ممکن است به یکی دیگر از ستونهای دفاعی کشور (یعنی قدرت موشکی و پهبادی) ضربه بزند. چه به نام و چه به ننگ جمهوری اسلامی در ادامه مسیر، بجای تکیه اصلی بر قدرت موشکی-پهبادی و بکار بردن بیدریغ آن باید بی وقفه بر دو ستون پایه دیگر قدرت خود تکیه کند. یکی ستون پایه «کسب رضایت مردمی» و دومی «احیای دیپلماسی» است.
اولین آن بازسازی قدرت نرم جمهوری اسلامی و کم کردن شکاف دولت -ملت است. اتفاقا حل این شکاف با رفع فیلترینگ و نحوه مقابله با حجاب شروع میشود ولی به کارهای اساسیتر نیاز هست. بدین معنا که ورود ایران به جنگ تهاجمی، در بین مردم ناراضی میتراشد. ج.ا باید به مردم خودش و جهان اعلام کند ما دنبال محو اسرائیل نبوده و نیستیم بلکه ما در کنار کشورهای اسلامی به دنبال حمایت از حقوق فلسطینیان هستیم. ج.ا باید به مردم خودش اعلام کند که ما دنبال جنگ با هیچ کشوری نبوده و نیستیم (همان سیاست نه به جنگ مقام رهبری) ولی هر کشوری به خاک ما حمله کند به او محکم پاسخ میدهیم (نوعی دفاع بازدارنده). به نظر میرسد مردم ایران از «جنگ تهاجمی» حمایت جدی نخواهند کرد ولی بخش قابل توجهی از مردم در برابر جنگی که خدایی نکرده به مردم «تحمیل» شود، جانانه دفاع میکنند.
احیای دیپلماسی که البته کار سختی است. احیای دیپلماسی یعنی این که ما در یک سال آینده در رویارویی با اسرائیل فقط نمیخواهیم از نیروی نظامی -موشکی خود بهره بگیریم، بلکه میخواهیم از طریق تقویت روابط دیپلماتیک به کشورهای عربی، چین، اروپایی و آمریکا بباورانیم که ما دنبال احقاق حقوق فلسطینیان از طریق نظم موجود بینالملل هستیم.
من میدانم ایران و ج.ا هیچوقت جنگ طلب نبوده و هیچ وقت دنبال محو یهودیان نبوده، ولی از زمان شعارهای نابخردانه احمدینژاد شعار محو اسرائیل به جمهوری اسلامی «چسبانده» شده و نتانیاهوی نسلکش بیشترین استفاده را از این شعار کرده است. تا جاییکه هم اکنون میتواند در غزه و لبنان قتل عام کند و جهان هم بایستد تماشا کند و عاجز از جلوگیری از جنایت باشد. همچنین دیپلماتهای ما در یک سال آینده شایسته است در برابر «راهها و لولههای» مورد نظر اسرائیل (نقشه جدید خاورمیانه نتانیاهو) از «راه و لولههای» مورد نظر ایران دفاع کنند.
خلاصه
در یک سال آینده در بکارگیری توان نظامی دستباز عمل نکنیم و بجای آن دو ستون پایه قدرت نرم (کاهش فاصله مردم و دولت) و دیپلماسی را فعال کنیم. دیپلماتهای ورزیده ما مثل جواد ظریف دائم باید با اختیارات کامل در سفر باشند، و کلیشههایی که علیه ایران شکل گرفته، را خنثی کنند. در مورد کاهش شکاف مردم و دولت در جریان انتخابات اخیر پیشنهادات متنوع و موثری ارائه شد، که اینجا تکرار نمیکنم.
متاسفانه در شرایط فعلی در جنگ تبلیغاتی نتانیاهو علیه ایران، در داخل خالصگرایان متصل به رسانههای حکومتی در حال تخریب سیاست «نه تندروی و نه کندروی رهبری» و حتی فرماندهان نظامی هستند و در خارج سیمای ویرانیطلب و اسرائیلی «اینتر» در حال تخریب ایران و جهموری اسلامی هست.