چرایی استقبال از جهانگیری
در شب دهم اردیبهشت سال ۱۴۰۰ بیش از بیستوسه هزار نفر در کلابهاوس و اینستاگرام ساعتها با اسحاق جهانگیری وارد گفتگو شدند. به یاد داشته باشیم او معاون اول دولت روحانی است. دولتی که پس از اعتراضات مردمی ۹۶ و ۹۸ و پس از پیامدهای سهمگین تحریم اقتصادی ترامپ از سه طرف و بطور متوالی زیر سهمگینترین تبلیغات قرار داشت. یکی از سوی رسانههای ماهوارهای پرقدرت و با حمایت تحریمطلبان بود. دوم از سوی صداوسیما و ارتش سایبری از داخل کشور که دولت روحانی را بعنوان معمار برجام و عامل بدبختی اقتصادی مردم ایران، مورد حمله قرار میداد. طرف سوم اینکه بهحق از سوی مردم عادی و گرفتار در معیشت و از طریق پستهای موبایلی دولت روحانی زیر نقد و اعتراض بود و هست. لذا دیشب انتظار این بود که فعالان فضای مجازی در کلابهاوس از جهانگیری استقبال نکنند، اما سوال این است چرا این استقبال پرتعداد از جهانگیری انجام شد؟
پاسخ به سوال فوق مهم است. زیرا: قبلا در کلابهاس و اینستاگرام از خانم فائزه هاشمی در حدود بیست هزار نفر استقبال شده بود. ولی در تعلیل این استقبال پرشور گفته شد فائزه حرف مردم ناراضی را زده و به نوعی از تحریم ترامپ علیه حکومت و تحریم انتخابات خرداد دفاع کرده است، و لذا به این دلیل فعالان فضای مجازی از او استقبال کردهاند. یا در شبهای قبل در همین فضا استقبال پرشوری (بالای بیست هزار نفر) از سیدمصطفی تاجزاده شده بود. و گفته شد که او بر مسائل بنیادی جامعه و مسائل اصلاحات ساختاری و حکمرانی انگشت تاکید گذاشته بود، لذا مورد استقبال فعالان این عرصه قرار گرفت.
اینک این سوال مطرح میشود که چرا جهانگیری پیشروانه وارد گفتوگو نشد. اولا او یک مقام رسمی دولت روحانی بود. او در سخنانش از اقدامات مهم دولت در شرایط تحریم دفاع کرد (از ارز جهانگیری!). او بطور همزمان از شهید قاسم سلیمانی و جواد ظریف دفاع قاطع کرد. او درباره نامزدیاش گفت من اصلاحطلبم و بهجای شعارهای تبلیغاتی از الزامات و مشکلات رییسجمهور بعدی صحبت کرد. به بیان دیگر، جهانگیری آوانگار بحث نکرد و بر مشکلات روی زمین جامعه و حکومت تاکید داشت. لذا انتظار این بود، این نوع مواضع مورد توجه فعالان فضای مجازی قرار نگیرد و عده کثیری قبل از اینکه انتخابات را تحریم کنند، اتاق گفتوگو با جهانگیری را به اعتراض ترک کنند. اما چنین اتفاقی نیفتاد و بر جمعیت مشارکتکننده اضافه شد و ساعتها پس از اتمام گفتوگو، بحثها در اتاقهای دیگر کلابهاوس ادامه یافت.
بنابراین، سوال مهم این است: این استقبال غیرمنتظره چرا اتفاق افتاد؟ این استقبال علل گوناگونی دارد، ولی به نظر من یکی از علل مهم آن این است: ایران دارد به روزهای انتخابات خرداد ۱۴۰۰ و بهار سیاسی نزدیک میشود و دوباره در این انتخابات سرنوشت آینده مردم تحت تاثیر قرار میگیرد. درست مثل انتخابات ۹۸ که اتفاقی سرنوشتساز رخ داد. و در ضعف حضور مردم، یک قوه و نیروی قانونگذاری به دست افرار نابلد و مدعی افتاد، که آخرین شاهکار این مجلس حذف کثیری از «بهترین جوانان تحصیلکرده و شایسته» کشور در جریان نامزدی انتخابات شوراهای شهری است. به بیان دیگر، یک برخورد «حذفی انبوه» صورت گرفته است.
لذا ما در شرایطی هستیم هرچه ما به انتخابات نزدیکتر شویم، فعالان و شهروندان احساس مسولیت بیشتری میکنند تا ببینند چه باید بکنند؟ آیا نباید یک کار ایجابی انجام دهند؟ به نظر من، بهخاطر وجود «این تمایل به سرنوشت کشور» است که فعالان فضای مجازی وقت میگذارند تا ببینند جهانگیری بعنوان یک نامزد محتمل اصلاحطلبان درباره وضعیت کشور و درباره امور بغرنج کنونی و آینده چه میگوید. به نظر من، این تمایل و اینرعامل روزبهروز افزایش پیدا میکند و در روزهای نزدیک به انتخابات به درون شهروندان ایرانی رخنه میکند.
روشن است، پیشبینی درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ همچنان سخت است. عواملی چون عملکرد شورای نگهبان و نحوه عملکرد نیروهای اصلاحطلب، اصولگرا و تحریمطلب نقش جدی در میزان مشارکت مردم دارند. هم اکنون نظرسنجیها میزان مشارکت مردم را حدود چهلوپنج درصد نشان میدهد، هر چه جلوتر برویم به نظرسنجیها بیشتری نیاز داریم، تا به میزان واقعی مشارکت مردم پیببریم. اما استقبال پرتعداد و خلاف انتظار فعالان فضای مجازی از گفتوگو با جهانگیری نشان داد که مردم و فعالان فضای مجازی در ربط با انتخابات منفعل نیستند و بطور «آگاهانه» پیگیر فرایند انتخابات هستند.
به نظر من، با معرفی «تیم»، «نامزده» و خصوصا «برنامه» جبهه اصلاحطلبان ایران این مشارکت فعال شهروندان در انتخابات از پنجاه درصد خواهد گذشت و دوباره مردم ایران در بزنگاه تحریمشکنی و احیای عزتمندانه برجام گام موثری در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ برخواهند داشت.
ممکن است مخاطب محترم این نوشته بگوید مگر مردم با همین وعدههای اصلاحطلبان در انتخابات ۹۲ و ۹۶ شرکت نکردند، پس چه شد؟ بله خیلی از وعدهها انجام نشده است و مردم بحق ناراضی هستند؛ ولی به نظر من، مردم کار درستی کردند که در دو انتخابات گذشته شرکت کردند. چون مردم با مشارکت در انتخابات دو کار حیاتی برای ایران و ایرانیان انجام دادند. دولت احمدینژاد با رفتار آنرمال مدیریتی خود ایران را با شش قطعنامه در «چاه» انداخته بود. دولت اعتدال برجام را «تاسیس» و «حفظ» کرد و ایران با رایدادن (و نه با جنگی دیگر) دارد از چاه تحریمها بیرون میآید. دوم اینکه مقصد تحریمهای شدید و بینظیر اقتصادی ترامپ علیه ایران و خروج یک طرفه او از تفاهم برجام فقط ضربه به جمهوری اسلامی نبود.
ترامپ با کمک نتانیاهو و بنسلمان قصد داشت به ایران ضربه نهایی را بزند و ایران را در برابر آمریکا-سعودی روی زانو بنشاند. اما مردم با ایران با رای خود در ۹۶ ترامپ را ناکام گذاشتند (البته ایرانیان رنج معیشتی فراوان کشیدند) و الان هم آمریکا و عربستان رسما شکست «سیاست فشار حداکثری علیه ایران» را قبول کردند.
دیشب فعالان فضای مجازی نشان دادند انتخابات خرداد۱۴۰۰ پدیدهای جدی است. من بارها گفتهام جامعه مدنی ایران زنده است و انتخابات بهار سیاسی ایران است. دوستان ایران نیازمند «دولت و جامعه مدنی توانا» پس از انتخابات۱۴۰۰ است تا ایران در مسیر توسعه پایدار، همهجانبه و پایدار قرار گیرد و از روند فقیر شدن اقتصادی ایران جلوگیری شود.