ترامپ و شهروندان نگران ایران
✍️ میان جامعه سیاسی ایران و سوریه تفاوت کم نیست. ولی مناسب است، به بهانه اظهارات غیرقابل دفاع اخیر خانم فائزه هاشمی، به یک تفاوت این دو کشور اشاره شود.
✍️ در دوره تهدید ترامپی در چهارسال گذشته کثیری از «شهروندان نگران امور عمومی ایران» مثل روشنفکران سوری برای درمان اقتدارگرایی داخلی در استفاده از «اهرم فشار نیروی خارجی» وسوسه نشدند و دچار سادهاندیشی سیاسی نبودند.
✍️ این اصلاحجویان و « شهروندان نگران امور عمومی» از حیث ایجابی در مهار اقتدارگرایی ایران تاکنون دستاورد چشمگیر ندارند؛ ولی از حیث سلبی همینکه در چهار سال گذشته زمینهساز موفقیت ترامپیان نشدند، فعالیتشان درخور توجه است.
✍️ خصوصا این «شهروندان نگران» میتوانستند در اعتراضات ۹۶ و ۹۸ (مثل روشنفکران سوریه که از عربستان و غرب برای مبارزه اقتدارگرایی حکومت بشار اسد کتبا تقاضای کمک کردند) ذوقزده و نانوشته در کنار ترامپیان قرار گیرند؛ ولی آگانه و مسئولانه چنین نکردند.
✍️ جالب اینکه این اتفاق در زمانی اتفاق افتاد که تندروهای حکومتی از حضور ترامپ در آمریکا خشنود بودند و پیروزی او را امید داشتند. تا جایی که بعنوان مثال مشاور احمدینژاد ترامپ را تا مقامی رهاییبخش و مقدس بالا برد.
✍️ اگرچه قصه آثار مخرب اقتدارگرایی همچنان آینده ایران و فرایند توسعه آن را تهدید میکند؛ ولی خوشبختانه این «شهروندان نگران»، آشی که روشنفکران سوری برای سوریه پختند؛ برای ایران نپختند.
✍️ ممکن است گفته شود، تندروها در حاکمیت برای تحریمشکنی، فرصت ناشی از شکست ترامپ (و انتخاب بایدن در آمریکا) را در ماههای آینده از دست بدهند و این بار بایدن با ایجاد اجماع جهانی به ایران فشار بیاورد. بله، متاسفانه امکان وقوع این حالت هست.
✍️ ولی این خطر با خطر دوره ترامپ قابل مقایسه نیست. زیرا اگر تندروها فرصت اخیر را از تصحیح سیاست خارجی و داخلی از دست بدهند و انتخابات ۱۴۰۰ را هم مهندسی کنند، باز بدون تحریمشکنی امکان ساماندهی اقتصاد ایران نیست.
✍️ لذا امکان تکرار اتفاق سال ۹۱ یعنی یک «نرمش قهرمانانه دیگر» در ۱۴۰۱، هست. ولی خروج ترامپ نامتعادل از برجام میتوانست در سه سال گذشته کلیت کشور ایران را با تهدید جنگ و ناامنی روبهرو کند. اما جامعه مدنی ایران مسئولانه برخورد کرد و این مسئولیتشناسی را نیز در مراسم بینظیر تشییع پیکر شهید سلیمانی به ترامپیان نشان دادند.