از بن‌بست مهمتر (اشاره به تجربه عادل فردوسی‌پور)

✍️ جامعه پویای ایران نیازمند «اصلاحات نهادینه و دائمی» است، اگر غیر از این بود که در سال ۵۷ آن‌ انقلاب عظیم مردمی اتفاق نمی‌افتاد، بیست سال بعد، «اصلاحات» به یک پویش سیاسی و اجتماعی تبدیل نمی‌شد.

✍️ بااین‌همه در بیست سال گذشته، روشن شده که حامیان دولت موازی تمام قد در برابر «اصلاحات نهادینه و دائمی» مقاومت می‌کنند و نحوه برگزاری انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نشان داد این مقاومت ادامه دارد.

✍️ تاسف‌بار اینکه این مقاومت فقط در برابر «اصلاحات سیاسی» نیست، بلکه در برابر «گشایش اجتماعی» نیز هست. بهترین نشانه برای روشن کردن لجبازی حاکمیت در برابر مطالبات حداقلی و اجتماعی، محروم کردن مردم ایران از دیدن برنامه ۹۰ عادل فردوسی‌پور است.

✍️ ازاین‌رو، کشف اینکه با اقدامات مستمر دولت موازی، ایران در وضعیت «بن‌بست» قرار گرفته است، کشف تازه و مهمی نیست؛ واقعیتی است که ما هر روزه با آن زندگی می‌کنیم.

✍️ بعنوان مثال، اگر این سیاست‌های خارجی و داخلی دولت موازی در برابر دولت رسمی نبود، چه بسا ایران امروز مثل دوره اصلاحات (۱۳۷۶-۱۳۸۴) با وضعیت «تحریم حداکثری» ترامپ نامتعادل روبرو نمی‌شد.

✍️ به نظر می‌رسد از کشف «بن‌بست اصلاح‌امور» مهمتر، راه حل و راهبرد بن‌بست شکنی است. «راهبرد بن‌بست‌شکنی» چیست؟ پاسخ سرراستی نداریم.

✍️ چیزی که در شرایط کنونی کشور در منطقه آشوبناک خاورمیانه می‌توان تصریح کرد این است که راه بن‌بست‌شکنی، راهبرد «انقلابی دیگر» یا «سرنگونی‌طلبی» نیست.

✍️ بلکه راه عبور از بن‌بست اولا، توجه به تجربه موفق پیشروی‌های آرام در کشور است: مثل تسخیر حوزه‌های تحصیلی و سپهر عمومی از سوی زنان در ایران یا پیشروی آرام نواندیشی دینی در حوزه‌های علمیه ایران خصوصا در شهر قم، یا پیشروی در تولیدات سینمایی و هنری، یا «انقلاب پرهیزی» متولدین دهه شصتی‌.

✍️ ثانیا، کشف راه‌های ابتکاری، عملی و کم‌هزینه در چارچوب همان راهبرد اصلاح‌جویی است-مثل ابتکار فردوسی‌پور.

✍️ لذا مفید است در بحث بن‌بست‌شکنی و نیاز ما به ابتکارات به عملکرد فردوسی‌پور پس از اخراجش از برنامه نود از سوی صداوسیما توجه کنیم.

✍️ می‌توان فرض کرد پس از شجریان، فردوسی‌پور محبوب‌ترین شخصیت غیرحکومتی-سیاسی در ایران است. ببینیم او پس از اخراجش از برنامه نود با این سرمایه محبوبیت یا با این سرمایه بزرگ اجتماعی چه کرد و چه می‌کند؟

✍️ یکم اینکه او راه پاچه‌خواری عاملان دولت موازی در صداوسیما را در پیش نگرفت. اتفاقا او برای توجیه این پاچه‌خواری در نزد هواداران خود می‌توانست دلیل جور کند و بگوید من به‌خاطر شما مردم از اینکه از گزارش و تحلیل فوتبال محروم نشوید، کمی تن به این خفت دادم! ولی او چنین نکرد، چون دیگر برنامه ۹۰ از محتوای کارشناسی‌اش خارج و به بوق دولت موازی تبدیل می‌شد.

✍️ دوم اینکه، او راه آسان خروج از کشور و پناه بردن به امکانات تلویزیون‌های ماهواره‌ای را -که با پول عربستان تغذیه می‌‌شوند – در پیش نگرفت.

✍️ سوم اینکه، او عجله نکرد، و در این دو سال به ادامه تحصیلش در مقاطع تحصیلات تکمیلی پرداخت و به تجربه‌های ممکن و راه‌های جایگزین در همین کشور عزیز در ایران دست زد و می‌زند.

✍️ گزارشگری بازی پرسپولیس در مسابقه قهرمانی باشگاه‌های آسیا، از طریق اینستاگرام، از سری این ابتکارات شد. او برای یک ساعت و نیم بدون تحمیل هزینه به مردم دوباره صدای مردم شد. نشان داد جامعه مدنی ایران با این ابتکارات و استمرارها زنده هست و زنده می‌ماند.

✍️ ازاین‌رو، می‌توان با سعید رضا‌دوست در تحلیل گزارش فردوسی‌پور همراه شد:

▪️راهِ باریک و دشوار آزادی نیز با خرده‌ادراک‌هایی هموار می‌شود که یکایکِ شهروندان اندک‌اندک با صبوری آنها را جمع می‌کنند. تجربه‌ی دیگربارِ شنیدنِ گزارش زنده‌ی فوتبال از عادل فردوسی‌پور نه یک هدفِ نهایی بلکه «تجربه‌ی خرده‌ادراکِ آزادی» است که به توشه‌ی زائرانِ جویندگانِ «راهی به رهایی» افزوده می‌شود. ما «گنجشکانِ جنگ و جیره‌بندی» آموخته‌ایم که چگونه روزانه در حجمِ قفس بال بر هم زنیم تا مبادا «پروازمان روزی روَد از یاد.» عادل فردوسی‌پور و رهایی احساس و صدایش به هنگامِ گزارش، ناقوسی برای بیداری است تا «بادا» بدل به «مبادا» نشود. «خوش‌خیال و ساده‌انگار نیستم؛ اما مرورِ تجربه‌های زیسته مرا به این نتیجه رسانده است که باید با تکیه بر تجربه‌ی خرده‌ادراک‌ها از آزادی پیش روم و خرده‌روایت‌های فرعی‌ام را در این‌باره بدل به کلان‌روایتِ مسلط سازم. ما جویندگانِ «راهی به رهایی» بی‌گمان روزهایی روشن‌تر را در آغوش خواهیم کشید و با گزارش زنده فردوسی‌پور در ورزشگاه آزادی، زندگی را جشن خواهیم گرفت. با سلام به ایرانِ عزیز… (به نقل از کانال فرارو).

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *