جلسه با معاون اول
امروز ٨/١٠/١۴٠٣ جمعی از اهالی علوم اجتماعی (مانند دکتر فراستخواه، دکتر سراجزاده، دکتر ضیا هاشمی و دیگر همکاران) با دکتر محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهور، نشستی درباره مشکلات جامعه داشتند. در این جلسه در فرصت کوتاهی که بود، بر چهار نکته زیر تاکید کردم.
١-لزوم تغییر سیاستهای گذشته
شرایط کنونی جامعه ایران «سخت» است. اما این شرایط که به شرایط ناترازیها مشهور شده، یک شبه بوجود نیامده است. حداقل ریشههای آنها را میتوان در دو دهه اخیر یعنی از ١٣٨۴ به بعد جستجو کرد. در این مدت سیاستهای داخلی و خارجی پرهزینهای در دستور کار قرار گرفت. در داخل از سازوکارهای «جمهوریت» دوری شد و به سوی «حکمرانی» مرامی و خالصگرا حرکت شد. در حوزه سیاست خارجی، سیاستها در خدمت توسعه اقتصادی ایران قرار نداشت. لذا جامعه ایران از حیث اقتصادی ضعیف و فقیر شد و دولت نیز در ارائه خدمات عمومی نیز در حال ضعیف شدن است.
با این همه توجه داشته باشیم که جامعه از حیث اقتصادی ضعیف شد اما واژههای تحلیلی که جامعه ایران را فروپاشی شده معرفی میکند، کفایت ندارد. ظرفیت دولت در ارائه خدمات ضعیف شده اما واژههای تحلیلی که دولت ایران را دولت پوشالی و ورشکسته معرفی میکند، زیاد سنجشگرانه نیست. راه درمان «ضعف» جامعه و دولت، «اصلاح» سیاستهای داخلی و خارجی است. راههای دیگر مثل «انقلاب» و یا «دخالت خارجی» اولا عملی نیست و ثانیا ایرانسوز است. همچنان دو نهاد در ایران میتواند عاملیت جدیتر داشته باشند یکی نهاد حکومت است و دیگری نهاد خانواده است که در شرایط تنگی معیشت نهاد خانواده زیر فشار است.
۲. سه جنبه توسعه
میتوان جامعه ایران را از منظر «سه بعد توسعه» مورد توجه قرار داد. در پنجاه سال گذشته توسعه ناپایدار و نامتوازن در جامعه ایران یکی از عوامل بنیادی بیثباتی سیاسی بوده است. دولت پزشکیان در کوتاه مدت گرفتار ناترازیها است اما نباید از نگاه بلند مدت غافل باشد. عدم غفلت از نگاه بلند مدت یعنی توجه به توسعه پایدار و همه جانبه کشور. از حیث «توسعه سیاسی»، دولت برای کاهش شکاف سیاسی میان مردم و حکومت اولا مردم را نباید آزار دهد. مثل قانون تحمیل حجاب، اذیت از طریق فیلترینگ، عدم امکان تبادل ارزی توسط متخصصان ایرانی که دور کاری میکنند اما بخاطر ایتیاف قادر به دریافت اجرت خود نیستند. ثانیا دولت به سهم خود احزاب و انجمنهای صنفی و مدنی را تقویت کند و به سمت حاکمیت قانون، برای همه شهروندان کشور، حرکت کند. ثالثا دولت به مردم ناراضی ایران چشمانداز انتخابات سالم، رقابتی و آزاد را نشان دهد.
از حیث توسعه اقتصادی مهمترین مشکل کشور این است که کشور در معرض تحریمهای چند لایه و طولانی است و امکان نوسازی اقتصادی کشور را محدود کرده است. همان نیرویی که دولت و حاکمیت در دو دهه گذشته بر تقویت شبکه مقاومت گذاشت، بیشتر از این نیرو را باید برای رفع موانع تحریمها گذاشت. ایران به سیاست خارجی متوازن و آماده همکاری با همه کشورهای جهان نیاز دارد. همه میدانیم که حرکت در راه نوسازی اقتصادی و رفع تحریمها حرکتی سخت و بلند مدت است. اما باید دانست راه دیگری برای توانمندی اقتصادی جامعه نیست، وگرنه در فرایند نوسازی اقتصادی ایران و راهها و کریدورهای کلیدی منطقه، کشورهای همسایه بیش از پیش از ما فاصله میگیرند.
اما یکی از جنبههای دیگر توسعه که در شرایط شبه جنگی فعلی دولت پزشکیان میتواند دستاورد داشته باشد در زمینه «توسعه اجتماعی» است. بدین معنا که دولت میتواند در زمینه بهداشت و درمان کارا و فراگیر و بالا بردن کیفیت آموزش همگانی برای فرزندان این کشور گام موثر بردارد و در دو دهه گذشته ایران در بهداشت و درمان و آموزش همگانی رشد در خور نداشته است.
٣-جامعه با «اعتراض خفته» همراه است
جامعه ایران در تاریخ معاصرش یک جامعه «مطالباتی» بوده و در ربع قرن گذشته یک «جامعه جنبشی» بوده است: مانند جنبش جوانان، زنان، اصلاحات و …متاسفانه در گذشته حکمرانی ایران مطالبات این جامعه جنبشی را پاسخ نداده است. لذا از اعتراضات پاییز ١۴٠١ به بعد عدهای از صاحبنظران مقیم خارج، جامعه ایران را جامعه «پیشا انقلابی» معرفی میکنند.
البته من معتقدم در جامعه ایران شرایط انقلابی نیست. زیرا دولت «پوشالی» نیست، در ایران تنوع ایدئولوژیها هست و یک «ایدئولوژی انقلابی» در حوزه عمومی هژمون و مسلط نیست و در جامعه ایران رهبری انقلابی و کاریزماتیک و «مورد اعتماد مردم ناراضی» وجود ندارد. در جامعه ایران چندپارچگی و تکثر هست و جامعه یکپارچه در برابر حکومت نیست. به این دلایل جامعه ایران در شرایط انقلابی نیست اما جامعه ایران در شرایط «خیزش اعتراضی خفته» است. جامعه ایران استعداد این را دارد که از یک جامعه جنبشی در لحظاتی به جامعه «شورشی» تبدیل شود. لذا در چنین جامعهای مسولیت دولت و نخبگان و نهادهای مدنی در پاسخ به اعتراضات خفته، اهمیت دارد.
۴. پیشنهادات
اول این که درود بر دولت پزشکیان که پس از ترور شهید هنیه، رهبر حماس، در تهران (که از سوی نتانیاهوی نسلکش و تجاوزطلب انجام شد)، برای دفاع از ایران آماده است اما از «جنگمستقیم» با اسرائیل-آمریکا استقبال نکرده و از دیپلماسی مبتنی بر همکاری با همسایهها و جهانیان دفاع میکند.
دوم این که پیشگیری از خشم ضعیفترین بخش جامعه، یعنی چهار دهک پایین. دولت هر تصمیمی برای اصلاح اقتصادی میگیرد قبل از همه عملا باید به فکر جبران آسیب به این اقشار ضعیف باشد. قبل از هر اصلاحی، شایسته است جبران زیانها به حساب این چهار دهک ریخته شود.
سوم این که دولت باید به مخاطبان ایرانی که همه موبایل به دست هستند و در شبکههای اجتماعی سفر میکنند، نشان دهد در این شرایط سخت «یک تیم کارآزموده و منسجم» در ساختمان ریاست جمهوری نشسته و از جامعه ایران حفاظت میکند. این تیم، شایسته است هر هفته به مردم نشان دهد که گامی برای مردم برداشته. این کار در همین شرایط «شبه جنگی» امکانپذیر است.
چهارم این که دولت پزشکیان در امور کلیدی، این که وفاقی عمل میکند خیلی عالی است-مثل رفع فیلترینگ و تعلیق قانون پوشش. اما شایسته است دولت سریعتر «تصمیم» بگیرد و مسیر تصمیمسازی را کوتاهتر کند. این که نمیشود که نامه استعلام به دستگاههای اطلاعاتی برای نصب مدیران جدید سه ماه طول بکشد.
پنجم این که دولت پزشکیان با کارشکنی مستمر دولت سایه روبرو است. متاسفانه دولت در داخل از سوی نیروی دولت سایه و در خارج از سوی سرنگونیطلبان در معرض تخریب است.در چنین شرایطی دولت پزشکیان شایسته است که نسبت به آزار مردم حساس باشد و قبل از این که مخالفان پستهای خبری فیک بسازند، خبر رسانی کند.