دو نیروی استعفاطلب
١-چرا پس از سقوط بشار اسد در سوریه، پیشنهاد استعفای پزشکیان رئیس دولت کمی در فضایمجازی لایک میگیرد؟
به نظر میرسد در فضایمجازی در موضوع استعفا دو نیرو در فضای سیاسی کشور نفع مشترک پیدا کردهاند، و هر دو نیرو بر تنور استعفا میدمند.
یکی سرنگونیطلبان هستند که نتایج انتخابات ریاست جمهوری را یکی از موانع فروپاشی سیاسی میدانند. این نیرو اولا ضربه به موتلفین ج.ا در لبنان و سوریه را و ثانیا پیروزی افراد تندرو در اطراف ترامپ را یک فرصت برای ایجاد فشار موثر بر جمهوریاسلامی میدانند.
این نیروی سرنگونیطلب میداند که به احتمال زیاد قدرتهای غربی مستقیما وارد جنگ با حکومت ایران نمیشوند، چون این حمله مستقیم، وحدت را در میان مردم ناراضی علیه نیروی متجاوز بیشتر میکند. اما سرنگونیطلبان میدانند اگر شورشی در ایران بخاطر ناترازیها بپا شود آنگاه قدرت نتانیاهو-ترامپ برای حمله و تشدید بحران دست بازتری پیدا میکند.
لذا برای این نیرو دفاع از استعفای پزشکیان شعار خوبی است. اولا سرنگونیطلبان را زیاد با مردم رایدهنده درگیر نمیکند و میگویند ایمردم ببینید پزشکیان شما هم کاری نمیتواند کند. ثانیا اگر استعفا رخ دهد اوضاع اداره کشور فشل میشود، و فرصت برای نارضایتی و اعتراض بیشتر فراهم میشود. لذا رسانههای ماهوارهای سرنگونیطلبان بر این شعار استعفا میدمند. (البته این بحث به معنای این نیست که در یک ماه پیش رو نتانیاهو دست به اقدام تجاوزطلبانهای نزند).
نیروی دوم، خالصگرایان هستند که در فضای تحلیلی «ناواقعگرایانه» بوده و هستند و از شعار استعفا دفاع میکنند. این نیرو در بیست سال گذشته نگران پیامد ناخواسته اعمال مشروعیتزدایش از حکومت نبوده است. فوت مرحوم رئیسی برای آنها ضربه بزرگی بود. آنها با حضور رئیسی حضور خود را تا دو دوره چهار ساله تثبیتشده میدیدند و فعالانه داشتند در امور اداری کشور خالصسازی میکردند و موضوع جانشینی را هم حل شده میدیدند. با فوت مرحوم رئیسی برای ادامه راه، تلاش همه جانبه آنان برای پیروزی آقای جلیلی به ثمر نرسید و آشکارا از شورای نگهبان و از حاکمیت ناراحت شدند (که چرا میبایست پزشکیان تایید صلاحیت میشد!).
پس از انتخابات و با پیروزیهای نتانیاهو-ترامپ در منطقه پیشنهادهای تشدید مقابله نظامی این جریان مورد توجه حاکمیت قرار نگرفت. در مقابل پیشنهادات این جریان در قانون پوشش و طرح صیانت در دستور کار نیست. این نیرو میبیند که حاکمیت در حال بازنگری سیاست خارجی است. یا مشاهده میکنند که عدهای در کشور در تلاشاند شکاف حکومت و مردم را کم کنند.
از این رو خالصگرایان بحرانزی میبینند اگر دولت پزشکیان بدون بحران تعیین کننده از پیچ نتانیاهو عبور کند، تقریبا خالصگرایان آینده پررونقی ندارند. لذا از فرصت دارند استفاده میکنند و بر شعار استعفا میدمند. شعار استعفا هم زیاد تند نیست و اعصاب دستگاههای امنیتی را تحریک نمیکند و هم اگر استعفا رخ بدهد، باز برایشان یک فرجی است. لذا در آن میدمند.
٢- سوال دوم این که در برابر این جوسازی سرنگونیطلبان و خالصگرایان چه میتوان کرد؟ به نظر تا عبور ایران و حکومت از پیچ نتانیاهو-ترامپ در یک ماه آینده نه حاکمیت و نه دولت پزشکیان کار معجزهآسایی جز «مدیریت صبورانه بحران» نمیتوانند انجام دهند. بله برای عبور کشور از بحران «پسااسد» حاکمیت نیاز دارد در سیاست داخلی و خارجی بازنگری کند ولی این امور، اموری نیستند که یک ماهه پاسخ دهد.
اموری که در یک ماه پیش رو انجامش عملی است شبیه چنین اموری است:
آمادگی همه جانبه در برابر تجاوزات تروریستی و انفجاری نتانیاهو در داخل کشور ((مبتنی بر صبر استراتژیک و بدور از تبلیغات و رجزخوانی)؛
هشیاری اطلاعاتی در برابر شبکه نفوذ دشمن در دستگاههای امنیتی، در مجلس، صداسیما و راهروهای قدرت در داخل؛
آمادگی بیشتر برای اجرای دیپلماسی متوازن (خصوصا داشتن برنامه برای همکاری با دولتهای عربی و برای مذاکره و معامله با کشورهای غربی)؛
آمادگی برای رویارو شدن با مشکلات مربوط به گذرگاه زنگزور و مشکلات ناشی از ساماندهی برادران و خواهران افغانستانی و جدیگرفتن خطرات داعش خراسان بزرگ؛
تدوین راهبرد به روز در همکاری با کردهای غرب آسیا؛
جلوگیری از سیاستهای شکافزا بین مردم و حکومت از سوی صداسیما؛
کاهش شکاف دولت و مردم از طریق افزایش خدمات پایه توسط دولت و خصوصا کاراکردن سیستم یارانهها و کالاهای اساسی برای چهار دهک ضعیف جامعه؛
پایان آزار مردم از طریق تحمیل قانون پوشش و فیلترینگ؛
تاکید بر عزم دولت برای توسعه پایدار و همهجانبه کشور؛
دادن چشمانداز به مردم برای انتخابات سالم و رقابتی؛
و سایر اقدامات ترمیمی (برای کاهش شکاف) و پرهیز از اقدامات جنجالی غیر عملی؛
شایسته است رهبری در سخنانش به ترمز بردیدههای خالصگرایان انذار بدهد، ضربهای که این نیرو میتواند به کشور بزند کم نیست و هیچوقت هم پاسخگو نبودند.
ماه پیشرو را با صبوری عاقلانه باید طی کرد. اگر در یک ماه آینده سرنگونیطلبان و خالصگرایان شورش مردمی را در آغوش نگیرند، این شعار استعفای آنها هم از رمق خواهد افتاد. ضمنا شایسته است که توجه داشت برای عبور از بحرانها کشور به اصلاح و تغییراتی نیاز دارد که بطور همزمان مورد حمایت همه جانبه حاکمیت و دولت و سپاه و روحانیت در حکومت باشد.