کوبا هنوز در انجام کار اصلی ناکام مانده‌است.

فیدل کاسترو می گوید:
اجازه ندادم هیچ خیابان، میدان، مدرسه و بیمارستانى به اسم من نامگذاری شود. درامد سالیانه ی من واموالم هرساله به صورت رسمی اعلام می شود. قسمتی از حقوقم را به دولت ومراکزی می بخشم. هیچ کتاب اموزش حق ندارد از من بنویسد ویا تصویری از من چاب کند. بهترین رفیق دوران مبارزه را که وزیر هم بود به علت فساد مالی وثابت شدنش در دادگاه حکم اعدامش را تایید کردم و برایش گریه کردم. مبارز وانقلابی که فساد کند؛ باید فاتحه ی کشور را خواند. ( از کتاب صدساعت با فیدل کاسترو ـ با تشکر از جناب میری برای این اشتراک گزاری).

یک ارزیابی سریع
۱) همه این نكات فیدل عالی است. ولی او یک کار مهم را انجام نداد و آن این بود:
فیدل در پنجاه سال حکمرانی اش زیر بار چرخش دموکراتیک نخبگان نرفت.
۲) این غفلت او در اصل غفلت از ریشه توسعه یابی کوبا بود. من این حرف داگلاس نورث را قبول دارم که ریشه اصلی مدرنیته و توسعه درون زا و جهان نگر را در چند چیزه می داند ولی از همه مهمتر به ریشه و اصل «کنترل حکومت» تکیه می کند.
۳) البته توسعه برای من رسیدن به مدینه فاضله نیست بلکه به معنای افزایش توانایی های مادی و غیر مادی کثیری از افراد جامعه در یک کشور است. (توسعه حتی در شکل قابل دفاع آن در اروپای شمالی مشکلات خودش را دارد که الان محل بحث نیست.)
۴) بنابراین بی دلیل نیست که پس از شصت سال حاکمیت جناب فیدل کشور کوبا نه توسعه یافته بلکه همچنان بزرگترین مرکز تن فروشی آمریکای لاتین است. ( می دانیم روسیه هم بزرگترین مرکز ودکائیسم بود و هست و متاسفانه ایران ما هم تریاکی ترین کشور در منطقه است.).
۵) اگر مفروضات بالا را جدی تلقی کنیم متوجه می شویم تا وقتی در کشورمان نخبگان حاکم تن به کنترل ارکان اصلی حکومت و حاکمیت قانون ندهند حتی هزینه کرد هفتصد میلیار در آمد نفتی هم قادر نیست به کشور رشد اقتصادی بدهد.
۶) در «کنترل قانونی قدرت رسمی حکومت» خیرات کثیری از جمله توسعه یافتگی نهفته است. به همین دلیل هدف اصلاحات در ایران که تقویت مردم سالاری است، در اصل هدف « شفا بخش» و مالا راهگشایی است.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *