درباره مقایسه احمدی نژاد و ترامپ

مقایسه احمدی نژاد در ۱۳۸۴ ایران با ترامپ در۲۰۰۱۶ امریکا، پس از پیروزی ترامپ ( در برابر هیلاری کلینتن) رایج شده است. ولی تفاوت های فردی و شرایط اجتماعی و سیاسی این دو کم نیستند. شاید بیشترین مشابهت انها از لحاظ فردی در «حرف زدن نامتعارف»، در «ساده تلقی کردن مسایل پیچده جامعه و جهان»، در «تاثیر گذاشتن بر جمعیت ناراضی» و در «علاقه به دیده شدن در رسانه های فراگیر» باشد.

ولی تفاوت فردی انها کم نیست. ترامپ یک تاجر پر سرو صدا، و دارای کارنامه اقتصادی موفق در بخش خصوصی ، مسیحی و سفید گرا و زن باره است. اما احمدی نژاد فردی از لحاظ مذهبی کاملا متدین و مقید بود، نه در بخش خصوصی و نه در بخش عمومی اصلا کارنامه موفق نداشت و مهمترین کارنامه چشمگیرش قبل از ریاست جمهوری و شهرداری اش این بود که : توفیق یافته بود به شورای نگهبان در تاسیس دفاتر استانی کمک کند و به عنوان یک عضو هیئت علمی چفیه بگذارد و در کنار افراد انصار حزب الله در صف جلوی دادگاه محاکمه روزنامه سلام و محاکمه موسوی خوئینی ها، بعنوان تماشاچی طرفدار این محاکمه، بنشیند.

پس این دو از لحاظ فردی شباهت هایی دارند ولی تفاوت نیز دارند. با این همه از تفاوت فردی مهمتر این است که «شرایط اجتماعی و سیاسی» این دو نیز باهم از یک جهت تفاوت اساسی دارند و از یک جهت کمی شباهت دارند.

وجه تفاوت اساسی

‌‎احمدی نژاد کاندیدایی بود که در ۱۳۸۴ مورد حمایت «هسته اصلی قدرت» بود و پیروزی او در مرحله اول این انتخابات خیلی عجیب نبود و پیروزی او در مرحله دوم در برابر هاشمی، که او را به طور سازمان یافته ( با استفاده از امکانات عمومی) نماد فساد معرفی کرده بودند نیز قابل پیش بینی بود. به بیان دیگر بیش از اینکه پیروزی احمدی نژاد پیروزی جمعیت ناخرسند جامعه باشد پیروزی بخشی از حاکمیت بود که دل خوشی از کارگزان سازندگی و اصلاحات نداشت.

اما در انتخابات ۲۰۰۱۶ امریکا این هیلاری کلینتن بود که کاندیدای مورد نظر اشکار هم «هسته اصلی قدرت»( حزب حاکم و اوباما) و هم «طبقه متوسط » بود که رای نیاورد و شکست خورد. و در مقابل او ترامپ رای اورد که نه کاندیدای حزب حاکم بود و حتی کاندیدای محبوب حزب خودش ( یعنی حزب جمهوری ) هم نبود ( بلکه مطرود این حزب بود). به بیان دیگر احمدی نژاد رای اورد در حالی که مورد نظر بالا بود ولی ترامپ رای اورد چون از بخش خسته و ناکام جامعه امریکا (البته با فاصله اندکی از رقیبش) و از پایین رای گرفت.

وجه تشابه

وجه تشابه شرایط این دو نفر در خطای فاحش ستاد انتخاباتی رقیبانشان بود. پیروزی احمدی نژاد محصول خطای فاحش رقیبان اصلاح طلبش ( و حمایت سازمان یافته بخشی از حاکمیت از وی) بود. اگر اصلاح طلبان به جای چهار کاندیدا با یک کاندیدا وارد مبارزات انتخاباتی می شدند، اصلا انتخابات به مرحله دوم نمی رسید که احمدی نژاد بتواند در برابر هاشمی قرار بگیرد ( که از سوی تبلیغات بخشی از حکومت به عنوان نماد فساد معرفی شده بود) و برنده شود.

‌‎خطای بزرگ حزب دموکرات هم این بود که هیلاری کلینتن را بعنوان کاندیدای خود در برابر ترامپ معرفی کرد. هیلاری برای جمعیت خسته و ناکام امریکا نماینده «وضع موجود» بود. اگر این حزب به جای هیلاری سندرز را، که مورد حمایت جوانان و جنبش های طبقه متوسط امریکا بود، معرفی می کرد، ترامپ نمی توانست پیروز این انتخابات غیر منتظره شود. و ترامپ توانست پس از خطای حزب دموکرات خود را تنها کاندیدایی که خواهان تغییر است به مردم نا کام امریکا معرفی کند.
‌‎
آینده ترامپ

گمانه زنی راجع به چهار سال آینده ترامپ در امریکا، در حالی که هنوز افراد کابینه اش و سیاست های بعد از انتخاباتش را مشخص نکرده، برای ورزش فکری خوب است ولی باید نسبت به کفایت تجربی این گمانه زنی با احتیاط برخورد کرد.

۱)اگر ترامپ برنامه هایش را به سمت جریان میانه روی حزب جمهوری خواه و بروکراسی آمریکا، هماهنگ نکند. در چهار سال اینده دائم با «اعتراضات و اعتصابات جنبش های طبقه متوسط امریکا» روبرو خواهد شد. و اگر خود را با جریان مزبور هماهنگ کند با زرنگی ها و تواناییهای که دارد می تواند دو دوره ای شده و ریگان دیگری برای امریکاییان تبدیل شود. ( در ضمن در چهار سال اینده نخبگان رسمی کشورمان بیشتر به یاد فرصت هایی که دوره اوباما برای سیاست خارجی ما بود می افتند.)

۲)در صورت وقوع حالت اول بند یک ترامپ نمی تواند مطالبات اقتصادی «بخش خسته جمعیت امریکا» را پاسخ دهد. و از این نظر بازنده اصلی این انتخابات جامعه امریکا خواهد بود.

۳)در خوش بینانه ترین وضع اگر دو بند فوق عملی شود ترامپ در دور بعد رای نمی اورد ولی حالت بدبینانه ان این است، که ترامپ امریکا و بخش هایی از جهان را با جنگ روبرو کند. ولی حتی این وضعیت جنگی هم به کمک ترامپ نمی اید و وضع او را برای دوره بعد بدتر می کند. جامعه رسانه ای و شبکه ای و شبح طبقه متوسط امریکا ترامپ را در سال های پیش رو ارام نخواهد گذاشت.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *