راههای تحول در جامعه
در حاشیه سخنان نوروزی رهبری
🔺معنای تحول
🔸در دوران مدرن از تغییر و تحول جامعه زیاد صحبت میشود. معمولا در عرف جامعهشناسی به «تغییرات بزرگ و طولانی مدت» در جامعه، تحول میگویند-مثل تغییر و تحول جامعه فئودالی در اروپا به جامعه صنعتی. یا تغییر جامعه سه بخشی ایران (بخش کوچک شهری، روستایی و عشایری) در نیمه دوم قرن ۱۹، که معروف به جامعه قجری بود، به جامعه با اکثریت شهری کنونی در قرن ۲۱، که خود یک تحول است. در ابتدای ورود اصطلاحات علوم اجتماعی به ایران، فرآیند «تحول جامعه» خیلی مثبت و سفید و روبه پیشرفت دیده میشد و حتی بجای «تحول» از «تکامل» جامعه صحبت میشد. ولی بر اساس تجربه تغییرات و تحولات جوامع واقعا موجود، روشن شد تغییرات جدید یکسره مثبت و سفید نیست بلکه تغییرات خاکستری است و در کنار ابعاد مثبت جامعه متحولشده مدرن، ما با ابعاد منفی هم روبرو هستیم- مثل تخریب محیط زیست یا رشد آشفتگی اجتماعی بجای همبستگی اجتماعی.
🔺سه راه تحول
🔸اما در حوزه عمومی کسانی که از معضلات موجود جامعه نگران و دنبال بهبود آن هستند، از ضرورت تغییر و تحول جامعه صحبت میکنند. در یک استقرای ناقص برای تغییر و تحول جامعه حداقل از «سه راه» صحبت میشود. در راه اول، تغییرخواهان سعی میکنند از طریق «حکمرانی» و از طریق تغییر سیاستهای داخلی و خارجی با کمک نخبگان نوگرا دست به تغییر و تحول بزنند. در ایران، ما این تجربه تغییر از طریق حکمرانی را در دوران ناصرالدینشاه، رضا شاه و محمدرضا شاه، دوره سازندگی هاشمی رفسنجانی و دوره اصلاحات خاتمی داشتیم. معمولا این راه به تحول از بالا (چه آمرانه یا انتخاباتی) معروف است.
🔸در مقابل راه تحول از «بالا»، راه انقلاب و تحول از «پایین» مطرح است. در این راه مشتاقان تغییر نهاد حکومت را نامشروع، ناکارا و فاسد میدانند و با آگاه کردن جامعه به دنبال بسیج مردم میروند تا با قدرت اجتماعی مردم و در یک فرآیند انقلابی حکومت را به زیر بکشند و حکومت مشروع جدیدی ایجاد کنند. در ایران در جریان انقلاب مشروطه ۱۲۸۵ و در انقلاب ۱۳۵۷ ایرانیان تجربه تحول از پایین را داشتند که اتفاقا منجر به تغییر حکومت هم شد.
🔸ضمنا در ایران دو تجربه انقلابی دیگر هم داریم. یکی تجربه انقلاب کارگری که در دهه بیست از سوی حزب توده رهبری میشد و زیر نفوذ شوروی بود و بعد از کودتای بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ سرکوب شد. دومین تجربه انقلابی تجربه انقلاب آرام از ۱۳۸۰ به بعد بود. وقتی در دوره اول اصلاحات از سوی هسته اصلی قدرت در برابر اصلاحات ایستادگی شد (از طریق قتلهای زنجیرهای، حمله به کوی دانشگاه، بستن فلهای روزنامهها، زندانی و ستارهدار کردن دانشجویان، روزنامهنگاران و فعالان اصلاحطلب). پس از این مانعتراشیها عدهای از دانشجویان فعال سیاسی از خاتمی و از اصلاحات عبور کردند و از انجام «انقلاب آرام» دفاع کردند (۱). این موج انقلاب آرام با روی کارآمدن احمدینژاد مهار شد. اما با اعتراضات ۹۶ و اعتراضات ۹۸ و خصوصا پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ دوباره عدهای از جویندگان تغییر دنبال انجام انقلاب هستند. فرایندی که هنوز نتوانسته ایران را وارد وضعیت انقلابی بکند ولی این جویندگان در انتظار اپیزودهای بعدی این اعتراضات هستند.
🔸غیر از دو راه تغییر از طریق حکمرانی (از بالا) و تغییر از طریق انقلاب (از پایین) راه سومی هم هست، که میتوان این راه را تغییر از طریق تقویت جامعه مدنی (از وسط) نامید.