«تشخیص بازرگان» و راه فلاح ایران
ایران امروز نیز همچون دورهٔ حیات مهندس بازرگان گرفتار «استبداد استصوابی» است.
مهندس بازرگان (۱) بهعنوان شخصیت بارز در میان اصلاحگران دینی و اصلاحطلبان سیاسی تتبعات و تجربههای گوناگونی داشت. یکی از تتبعات برجسته و ماندگار او «آسیبشناسی» تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران است. او مهمترین مرض تاریخی ایران را «نظم-بینظمی استبدادی» میدانست. او این مرضشناسی را در نطق دفاعیه تاریخی خود در ۱۴/۱۲/۱۳۴۴ در جلسه دادگاه تجدید نظر دادرسی ارتش در پادگان عشرتآباد در دوره رژیم کودتایی پهلوی ارائه داد و اینک در مجموع آثار او قابل دسترس هست (۲).
«استبداد» نظمی سیاسی-اجتماعی است که در آن اعمال حاکمیت و برقراری نظم بصورت نهادی، غیرشخصی (قانونی) برقرار نمیشود بلکه بصورت نهادها و قوانین ظاهری که متاثر از اراده یک شخص، سلطان یا شاه هست اعمال میشود. از نظر بازرگان رژیمهای استبدادی-شخصی در ایران سه عیب اساسی دارند. اول اینکه این رژیمها بیثباتاند چون این رژیمها مبتنی بر رضایت اکثریت مردم نیستند. زیرا بین حکومت و مردم فاصله و شکاف هست و مردم با حکومت همراهی ندارند و اگر مردم فرصتی هم پیدا کنند به این رژیمها ضربه میزنند چون آنرا از خود نمیدانند. دوم اینکه چون رژیمهای استبدادی بیثباتاند، فرایند آبادانی (یا پیشرفت و توسعه) کشور با اخلال روبرو میشود. زیرا مهمترین دغدغه رژیمهای استبدادی نه توسعه همه جانبه و پایدار کشور که ایجاد راههایی برای «بقای خود رژیم» و حامیان آن است. راههای بقای پرهزینهای که به قیمت توسعه نامتوازن کشور تمام میشود. سوم اینکه رژیمهای استبدای، اخلاق عمومی جامعه را فرسوده میکنند. مردم برای زندگی روزمره در پناه رژیمهای استبدادی مجبورند از حیث اخلاقی دوگانه زندگی کنند و دروغ، تظاهر و فساد رواج پیدا میکند و یا در میان مردم بخاطر ظلم و ناکارآمدی رژیم، نفرت، کینه و بدبینی رواج پیدا میکند و تنش و آشفتگی فرهنگی و اجتماعی را در جامعه افزایش میدهد (۳).
مهندس بازرگان \در زمان پهلوی فقط مرض سیاسی-اجتماعی ایران را صرفا تشخیص نداد بلکه در برابر نظم استبدادی و تحمیلی از نظم قانونی و مبتنی بر رضایت مردم و خشونتپرهیزانه و دموکراتیک دفاع عملی میکرد. او شصتسال در مقام نظر و در مقام عمل هم با نظم استبدادی مخالفت کرد و هم بطور ایجابی از نظم قانونی و دموکراتیک دفاع کرد- او به راستی یک ایرانی مسلمان و دموکراتیک بود و در بحرانها صداقت در عمل را نشان داد و «مردمانگیزی در عرصه سیاست مدرن» او را وسوسه نکرد. او در زمان انقلاب ۵۷ پس از امام و آیهالله طالقانی جز محبوبترین شخصیتها در میان مردم عادی و نخبگان بود اما او «مردم انگیز» و پاپولیست نبود. در زمانی که پس از انقلاب نیروهای قدرتمند سیاسی نظام سیاسی را تحت عنوان نظام ولایت فقیه به طرف تقویت «حکمرانی شخص» به پیش میبردند او با این جریان که حمایت مردمی هم داشت همراه نشد و از حکومت قانونی و مبتنی بر انتخابات آزاد دفاع کرد و هزینههای آنرا نیز پرداخت. ظریف اینکه او در این پرداخت هزینه از محبوبیت خود سواستفاده نکرد و به راه خشونت آمیز گروههای چریکی مخالف جمهوری اسلامی مثل سازمانمجاهدین خلق ایران (گروه مسعود رجوی که در آن زمان بقول خودش پانصدهزار میلیشیا در ایران داشت) نیز نرفت. و بدینسان مهندس بازرگان الگو و پیشکسوت حرکت اصلاحی، قانونی و تدریجی در برابر حرکتهای رادیکال بنام انواع انقلابیگری شد.
ایران امروز نیز گرفتار «استبداد استصوابی» است
چرا امروز آسیبشناسی و درمانشناسی بازرگان برای فلاح و نجات ایران راهگشا است؟ زیرا ایران امروز در وضعیت بغرنجی قرار دارد. به چهار ویژگی این وضعیت بغرنج اشاره میکنم. بخاطر سیاستهای غلط داخلی و خارجی حاکمیت و علل دیگر، امروز کثیری از مردم ایران (حدود هشتاد در صد) افق روشنی را برای آینده خود در نظر ندارند. این شرایط ناامیدی مهمترین خصیصه وضعیت بغرنج ایران است زیرا هر جامعهای مهمترین سرمایهاش مردم آن جامعه هستند. خصیصه دوم اینکه حاکمیت در ایران بعنوان مهمترین نهاد که ثروت و منابع ایران را در اختیار دارد، برای مواجه با جامعه بیافق ایران راه خطایی را دنبال میکند. این حاکمیت در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ با مکانیزم «استبداد استصوابی» از بالا ارکان حاکمیت را بدون کسب رضایت اکثریت مردم «یکدست» ساخت. و اینک ۹ ماه است که ایرانیان شاهد این حکومت «یکدست» هستند. حکومتی که حتی قادر نیست «مسائل مهم کشور» را با کلام «بیان» کند و چگونه میتواند این مسائل را در برابر یک جامعه ناراضی حل کند!- با این وضع افق روشن نیست. خصیصه سوم اینکه راه اصلاح امور در چشم مردم تیره و تار هست و کثیری از اقشار متوسط جامعه (که اداره جامعه بر دوش آنها است) در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نکردند. و با حذف کامل اصلاحطلبان از حکومت، حاکمیت ایران خود را در یک جامعه ناراضی بی سپر و بیدفاع کرد.
برای عبور از این وضعیت بغرنج چه باید کرد؟ گفتیم راه فعلی حاکمیت یا راه «یکدستسازی» حکومت راه درمان پیشرفت و توسعه ایران نیست. «راه اصلاحات» هم که توسط دولت پنهان و دولت موازی در بیستوپنج سال گذشته با انواع موانع روبرو شده و مردم را از انجام اصلاحات ناامید کرده است. راه «انقلاب آرام» و «ابرجنبش» هم اولا عملی نیست ثانیا حتی اگر عملی هم باشد ایران را در خاورمیانه و جهان ناامن فعلی با «بیدولتی» روبرو میکند و اصل تمامیت ایران به مخاطره میافتد. از این رو به نظر میرسد راه کمهزینه فلاح و نجات ایران در بیت مقام رهبری است. رهبری در سه دهه گذشته در کنار تقویت دفاع موشکی از ایران (که کار صحیحی بود) یک کار دیگر نیز انجام داده است و آن این است که تمام ارکان و قوای حکومت را در بیت رهبری متمرکز کرده است. رهبری الان این موقعیت اختصاصی را در کشور دارند که تا زمانی که در حیات هستند دست به «اصلاح از بالا» بزنند و الگوی حکومت قانون و مبتنی بر رضایت همه ایران را بصورت نهادی نه شخصی تقویت کنند و تا در حیات هستند شکاف دولت و ملت و خصوصا حاکمیت بیسپر را درمان کنند. رهبری شخصیتی است که بالندگیاش در پیش از انقلاب در نزدیکیاش به نواندیشان دینی و شاگردان امام خمینی بود. اینک وقت آن است که رهبری در اوج قدرت آسیبشناسی و درمانشناسی بازرگان را در دستور اصلاح قرار دهد. ایران را از «استبداد استصوابی» دور کند و حکومت رضایتی، نهادی و قانونی را در ایران تقویت کند تا آینده ایران با مخاطرات بیشتر روبرو نشود-انشالله.
پینوشتها
۱-مهدی بازرگان تبریزی معروف به مهندس بازرگان متولد ۱۲۸۶ در تهران بود و در ۱۳۷۳ درگذشت. او اصلاحگر تاثیرگذار دینی و اصلاحطلب سیاسی با حدود سیصد اثر بود. او همچنین از موسسین نهضت مقاومت ملی، عضو جبهه ملی ایران (مدافع مصدق)، موسس حزب نهضتآزادی ایران، استاد و رئیس دانشکده فنی تهران، نخستوزیر دولت موقت پس از پیروزی انقلاب ۵۷ و نماینده اولین دوره مجلس شورای ملی در تهران بود.
۲-به «فهرست آثار مهدی بازرگان» که در سیوپنج جلد جمعاوری شده مراجعه کنید. خصوصا به «مدافعات در دادگاه غیرصالح تجدید نظر نظامی» سال ۱۳۴۳ ش؛ «چرا ما مخالف استبداد هستیم»، سال ۱۳۴۳ ش؛ «چرا دچار استبداد شدهایم»، سال ۱۳۴۳ ش، نگاه کنید.
۳-برای آشنایی دقیقتر با آثار زیانبار رژیمهای استبدادی در نگاه بازرگان به سخنرانی دکتر سعید برزین در بیست و هفتمین سالگرد درگذشت بازرگان در ۳۰/۱۰/۱۴۰۰ در اتاق کلابهاس مراجعه کنید، قابل دسترس در کانال نهضت آزادی ایران.
۴-بعنوان آخرین نمونه، اخیرا یکی از جامعهشناسان برجسته نسل جدید و دغدغه مند ایران را (دکتر محمد فاضلی) از دانشگاه شهید بهشتی عذرش را خواستهاند.