سرگردانی مستمر در دادسرای انقلاب شهید مقدس مستقر در زندان اوین

(مردم‌آزاری که شاخ‌و‌دم ندارد)

از سال ۹۰، حدود دوازده سال است بدون حکم قضایی که به من ابلاغ شده باشد ممنون الخروج شده‌ام. پس از دوازده سال پیگیری چند ماهی است که متوجه شده‌ام (طبق نظر دادستانی کل در دفتر ممنوع‌الخروجی‌ها) که از سوی دفتر سرپرستی دادگاه انقلاب اوین ممنوع الخروج شده‌ام.

بارها، بیش از پنج‌بار، به این دادسرای اوین مراجعه کرده‌ام. و ساعت‌ها در لیست انتظار نشسته‌ام تا کار ممنوع‌الخروجی خود را پیگیری کنم، اما به دفتر سرپرستی راهم نداده‌اند. گفتند نامه بنویسید، نوشتم جواب ندادند. هی می‌گویند بروید به شما تلفن می‌زنیم. ولی مکررا سرگردانم می‌کنند و هم آشکارا دروغ می‌‌گویند.

من عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هستم، سال‌ها است که پای‌تخته‌ام و حرف می‌زنم، وقتی به سالن انتظار مراجعه می‌کنم حداقل زبان دارم که از خود دفاع کنم ولی باز کسی پاسخ نمی‌دهد. شما ببینید آن خانواده بی‌نام نشانی که عزیزش در زندان اوین گرفتار است و از خودش نمی‌تواند دفاع کند چه بر سرش می‌آید. افراد مضطری را در همین سالن انتظار دیده‌ام که از پیگیری ناامید می‌شوند و فقط «آه» می‌کشند.

ساعت‌ها که در سالن انتظار دادسرای انقلاب سرگردان و منتظر بودم یک چیز را متوجه شده‌ام. «روحیه‌ای» که افراد را از دم درب در این دادسرای انقلاب سازمان داده است این است که: ما کارکنان دادسرا «حق» هستیم نه خدمتگزار شهروندان. در مقابل شهروند مراجعه کننده به دادسرا بالقوه گناه‌کار، مجرم، ضد انقلاب و ضد نظام هستند. همین که به این‌ها اجازه می‌دهیم در سالن انتظار بنشینند و بیرونشان نمی‌کنیم بروند خدا رو شکر کنند و از سرشان هم زیاد است و صریحا می‌گویند این لطف نظام است!

آخرین راهی که به ذهنم رسید این بود که حداقل این‌جا موضوع را مطرح کنم شاید جایی در قوه قضائیه باشد که جلوی این «مردم‌آزاری‌های مستمر» را که از موضع نظام و اسلام انجام می‌شود، بگیرد. آخر چرا دوازده‌ سال است که ممنوع‌الخروج کردید و حتی پاسخ نمی‌دهید؟ مردم‌آزاری با امکانات عمومی که شاخ‌و‌دم ندارد.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *