غفلت از ملی‌گرایی مدنی و هوس «شاه شیعه»


ایران خانه و وطن ما است. در ادبیات علوم‌اجتماعی دفاع فکری و انگیزشی از این وطن، «ناسیونالیسم» یا ملی‌گرایی یا «افکار مدافع ملت» نام دارد. همه کشورها برای حفظ کشورشان به رواج ملی‌گرایی نیازمند هستند به همین دلیل همه نیروهای سیاسی در ایران مدافع نوعی ملی‌گرایی هستند. در ایران ما در دو سده اخیر سه نوع ملی‌گرایی تکوین یافته است.

اول، «ملی‌گرایی مدنی» که ریشه در تجربه‌های تاریخی ایران و خصوصا در تجربه گرانسنگ نهضت مشروطه دارد. در این ملی‌گرایی همه ایرانیان از همه اقوام و مذاهب کشور شهروندان برابر کشور هستند و ایران خانه و وطن آنها است و با مشارکت آنها است که این وطن توسعه می‌یابد و از این وطن حراست می‌شود و حکومت در این ملی‌گرایی ساخته «رای»‌ ایرانیان و پاسخگو به همه شهروندان است.

دوم، «ملی‌گرایی باستانی» است که ریشه در کاوشهای مستشرقین در قرن ۱۹ دارد. در این ملی‌گرایی ایرانیان موسس تمدن‌های باستانی و آریایی هستند که این میراث با حمله اعراب (و با گسترش اسلام در ایران) به حاشیه رفت و ایرانیان دچار انحطاط شدند. رژیم کودتایی-پهلوی نمی‌توانست در دفاع از ایران حامی ملی‌گرایی مسولانه و مدنی مشروطه باشد و با تاسی به «ملی‌گرایی باستانی و آریامهری» در برابر میراث اسلامی ایرانیان قرار گرفت و مالا با موج سهمگین انقلاب اسلامی ایرانیان روبرو و طرد شد.

نوع سوم ملی‌گرایی، ملی‌گرایی «پان‌اسلامیستی» است که با تاسی به میراث اسلامی ایرانیان میراث تاریخی ملیت ایرانی را ناچیز می‌شمرد. رواج ملی‌گرایی باستان‌گرا و ملی‌گرایی پان‌اسلامیستی در اقشار جامعه ایران انشقاق ایجاد می‌کند و بخش‌های قابل توجهی از جمعیت ایران را به شهروند درجه دو تبدیل می‌کند. در صورتیکه رواج ملی‌گرایی مدنی انسجام و مشارکت جامعه و ملت ایران را تقویت می‌کند.

حاکمیت جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته به درستی و با کفایت مدافع «سرزمین» ایران بوده است ولی بر حاکمیت و جامعه مدنی ضروری است که برای تقویت «یکپارچگی روحی ایران» در خاورمیانه لغزنده کنونی از ملی‌گرایی مدنی دفاع کنند. متاسفانه حاکمیت و صدا و سیما از ملی‌گرایی «پان‌اسلامیستی با استفاده ابزاری از ملی‌گرایی باستانی» دفاع می‌کند و به میراث ملی‌گرایی مدنی (و یا به میراث آخوند خراسانی و نائینی در نهضت مشروطه) بی‌توجه است و با جسارت و بی‌تدبیری از «تبعیض سیاسی» (با ابزار نظارت استصوابی حداکثری) دفاع می‌کند. در شرایط کنونی مدافع اصلی ملی‌گرایی مدنی و اصل «ایران برای همه ایرانیان» بیشتر نیروهای جامعه مدنی و بخشی از بوروکراسی حکومت هستند.

به نظر می‌رسد «ایراندوستی مسولانه» ایجاب می‌کند که همه ارکان حاکمیت و جامعه مدنی از رواج «ملی‌گرایی مدنی» دفاع کنند ولی متاسفانه جای ملی‌گرایی مدنی در کتاب‌های درسی و سریال‌های پرهزینه و برنامه‌های خبری صدا و سیما خالی است. درصورتیکه ملی‌گرایی باستانی و پان‌‌اسلامیستی مالا در ایران ایجاد انشقاق می‌کند و در ملی‌گرایی مدنی است که ایران برای همه ایرانیان است. وقتی حاکمیت در ایران از ملی‌گرایی مدنی غفلت می‌کند و دلش به سریال‌های سفارشی امنیتی خوش است زمینه فراهم می‌شود که عده‌ای فیلشان یاد هندوستان کند و به دنبال «شاه شیعه اثنی‌عشری» بیفتند. (به نوشته محسن حسام مظاهری تحت عنوان «ظهور یک جریان دینی جدید؛ نوشعوبیه» مراجعه کنید).

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *