چرا حزب اتحاد «جامعه محور» و «دموکراسی خواه» است؟

📌این سوال را هم خبرنگاران «اصول‌گرا» و هم «تحول‌خواه» از من پرسیدند. در پاسخ به این سوال به پنج دلیل زیر اشاره کردم. روشن است که این دلایل نظر شخصی من (بعنوان تماشاگر-بازیگر) است و مواضع و ارزیابی‌های حزب اتحاد از سوی دبیرکل و ارکان این حزب اعلام می‌شود.

📌اول این‌که چون حزب اتحاد یک تشکل اصلاح‌طلب «سراسری» است و یک تشکل چند نفره و فامیلی نیست. این تشکل سراسری بدون توسل به «امکانات حکومتی» یا «خصولتی» با اراده داوطلبانه اعضای آن تشکیل شده است و با حق عضویت اعضا اداره می‌شود. هدف این حزب تقویت دموکراسی و عدالت‌اجتماعی (یا حرکت در جهت توسعه عادلانه، مشارکتی، همه‌جانبه و پایدار) در ایران است. روشن است در شرایط کنونی حکمرانی در ایران، انگیزه اصلی اعضا حزب اتحاد «گرفتن پست» یا «معرفی قهرمان سیاسی» به جامعه ایران در شرایط لغزنده خاورمیانه نیست. بلکه انگیزه اصلی آن‌ها تقویت جامعه مدنی و انتقاد سازنده از حاکمیت (در جهت گشایش سیاسی و شفافیت و پاسخگویی) است. به همین دلیل این حزب از دو سو هزینه می‌دهد. از یک سو تندروها بیست‌سال است که با امکانات دولت موازی اعضا این حزب را با انواع روش‌ها تحت کنترل می‌گذارند و از سوی دیگر در جامعه موبایلی ایران، «سرنگونی طلبان» این حزب را بعنوان حزبی «استمرار‌طلب» می‌نوازند.

۲-حزب اتحاد یک تشکل اصلاح‌طلب است ولی پروژه سیاسی این حزب «به زیر کشیدن» بیگ‌بنگی حکومت نیست. به همین دلیل برای حزب اتحاد، مردم و «گروه‌های بزرگ اجتماعی» در جامعه «ابزاری» برای بسیج سیاسی علیه حکومت نیست. بلکه برای حزب اتحاد «گروه‌های اجتماعی» مهمترین مولفه جامعه مدنی در فرایند توسعه عادلانه ایران است. ساختن ایران از منظر اصلاح‌طلبی فرایند «ساده سیاسی» (یا این تصور که حکومت را عوض کنیم و همه چیز اتوماتیکمان درست می‌شود) نیست. بلکه ساختن عادلانه و مشارکتی ایران حداقل سه مولفه دارد. اول این‌که نیروهای اجتماعی در درون جامعه، خودشان و نمایندگانشان در برطرف کردن معضلات روز مره فعال باشند. بدین معنا که در جامعه فعالیت‌های صنفی معلمان، کارگران، زنان و سایر اقشار باید رونق داشته باشد و صدای آن‌ها باید توسط نمایندگان خود آنها به گوش عرصه عمومی و حکومت برسد. همچنین پویش‌های محیط‌زیستی، ورزش‌های مردمی، کانون‌های آموزشی، فرهنگی و هنری در جامعه باید زنده باشند. به بیان دیگر در حزب اتحاد نیروهای اجتماعی «ابزار » احزاب و تشکل‌های سیاسی برای جمع‌آوری رای یا ابزار نبردهای خیابانی نیستند، بلکه این نیروها «عامل» اصلی تغییرات با مشارکت آگاهانه خودشان در فرایند ساختن جامعه هستند. مولفه دوم اینکه در راه ساختن جامعه، حکومت را باید تشویق کرد که به مطالبات قانونی مردم یا مطالبات جامعه مدنی پاسخ دهد. تجربه کشورها نشان داده هرچه حکومت در برابر نیروهای جامعه مدنی مشروع‌تر، پاسخگوتر و شفاف‌تر باشد فرایند ساختن جوامع (در تعامل حکومت با نیروهای جامعه مدنی) پایدارتر و عادلان‌تر خواهد بود. مولفه سوم نقش «واسط» و «میانجی» احزاب و تشکل‌های سیاسی (بین حکومت و نیروهای جامعه مدنی) در ساختن جامعه است. گفتم برای حزب اتحاد نیروهای اجتماعی «ابزار» سیاسی برای سرنگونی حکومت نیست بلکه نیروهای اجتماعی خود «عامل» ساختن جامعه و سیاست‌اند و حزب اتحاد در این راه می‌خواهد یاریگر نیروهای جامعه در پاسخگو‌کردن و کارامد کردن حکومت باشد-یعنی نقش واسطه، تسهیل‌گری و لولاگری دارد. به واقع تداوم چنین فرایندی است که سازوکارهای دموکراسی با کمک خود نیروهای اجتماعی تقویت می‌‌شود. بدین‌سان حزب اتحاد دنبال «اصلاحات جامعه محور» است و به دنبال تغییرات قفقازی و مدل لنینی (طبق مدل لنینی تغییری که از طریق سرنگونی حکومت نباشد تغییر پیشرو نیست) نیست.

۳-به بیان دیگر حزب اتحاد تشکلی اصلاح‌طلب است که همزمان هم دموکراسی‌خواه و هم عدالت اجتماعی‌جو است. تشکل اتحاد دموکراسی‌خواه است چون حزبی نیست که زیر عنوان توسعه ایران توجیه‌گر «سلطنت‌ ایرانشهری» و یا «سلطنت اسلام‌گرایانه» باشد، بلکه حزبی است که از حاکمیت قانون و از حقوق‌برابر شهروندان (در چارچوب جمهوری اسلامی نه حکومت اسلامی) دفاع می‌کند. و مهمترین راه را برای درمان تعارضات حقوقی و حقیقی، که در شرایط فعلی در راه حاکمیت قانون وجود دارد، «گفت‌وگوی کارشناسانه» درباره آنها و ایجاد «وفاق» برای حل آن‌ها است-که روندی تدریجی است و بیگ بنگی نیست. تشکل اتحاد عدالت‌اجتماعی‌جو است چون به «رفاه عمومی» با «مشارکت خود مردم» اعتقاد دارد. اقتصاد سیاسی فعلی ایران غیر مولد، غیر شفاف، غیررقابتی، رانتی، خصولتی و حکومتی است. این اقتصاد سیاسی نه فقط مولد و تولیدی نیست بلکه قادر به تامین «رفاه عمومی» نیست و صدقه‌پرور است و به منزلت انسانی اقشار ضعیف آسیب می‌زند. ضمنا حزب اتحاد ضمن دفاع از اقتصاد تولیدی معتقد است نهاد «بازار» به تنهایی قادر به تامین رفاه عادلانه نیست و هم نهاد حکومت و هم سمن‌ها و اصناف جامعه مدنی در ایجاد این رفاه عادلانه نقش و سهم دارند. بنابراین دفاع حزب اتحاد از عدالت اجتماعی به معنای دفاع از «سوسیالیسم عامیانه» و «فقیرنوازی صدقه‌پرورانه» نیست. 

۴-حزب اتحاد تشکلی دموکراسی‌خواه است چون «مبلغ بدون عمل» نیست. زیرا از لحاظ داخلی و تشکیلاتی اولا تمامی ارکان این حزب (انتخاب اعضای کنگره، شورای‌مرکزی، دفتر سیاسی، تمام کمیسیون‌ها و تمام ارکان مناطق آن در جغرافیای ایران) براساس رای آزاد اعضای آن در سراسر کشور است و مبتنی بر نوچه‌پروری نیست. ثانیا تمام مواضع و بیانیه‌های این حزب ابتدا مبتنی بر هم‌اندیشی و بعد مبتنی بر وفاق و یا رای‌گیری است. (بعنوان فردی که تا حدودی با تشکل‌های سیاسی ایران در تاریخ معاصر آشنایی دارد، فکر می‌کنم در ایران تشکل‌های سیاسی که تمام ارکانشان مبتنی بر آرای ماخوذ از اعضا در سراسر ایران باشد، تعدادشان زیاد نیست).

۵-حزب اتحاد تشکلی اصلاح‌طلب است که نه فقط به میراث‌ چهل ساله بلکه به میراث سه گانه تاریخ کهن ایران (میراث ملی، اسلامی و مدرن) «رویکردی انتقادی اما سازنده» دارد. لذا حزب اتحاد از مطالعات و پژوهش‌های محققانه‌ای که درباره میراث ایران انجام می‌شود، درس می‌گیرد و با علاقه‌ از نتایج آن برای ساختن بهتر ایران استفاده می‌کند.بدین معنا حزب اتحاد یک حزب «باز» است و ایدئولوژیک-لنینی نیست. 

پنج توضیح بالا نشان می‌دهد حزب اتحاد یک حزب بی عیب و نقص نیست ولی یک حزب اصلاح‌طلب، جامعه محور و دموکراسی خواه است و همین گرایش و انگیزه هست که باعث می‌شود اعضای حزب اتحاد در مسیر سیاست‌ورزی در ایران در برابر تهدیدهای تندروان حکومتی و تخریب سرنگونی‌طلبان، عرصه فعالیت سیاسی را ترک نکنند. چون اتحادی‌ها همچون سایر اصلاح‌جویان ایرانی باور دارند که ساختن و توسعه عادلانه جامعه ایران هدفی شعاری نیست و به تلاشی آگاهانه، مسولانه، جمعی و مستمر همه بخش‌های جامعه (از جمله احزاب اصلاح‌طلب، اصول‌گرا و غیر از این دو) نیاز دارد. 

تکلمه:

مخاطب محترم ممکن است به «دموکراسی‌‌خواهی» و «عدالت‌اجتماعی‌جویی» حزب اتحاد از حیث مضمونی، راهبردی و تاکتیکی نقد داشته باشد. خوشبختانه اتحاد از این نقدها استقبال می‌کند. حزب اتحاد (در حوزه عمومی، در حوزه رسانه‌ای، در حوزه شبکه‌های اجتماعی و در حوزه نشست‌های کارشناسی که حزب اتحاد با حضور آزاد علاقمندان تشکیل می‌دهد) تشنه شنیدن این نقدها است-خصوصا نقدهای فعالان گروه‌های بزرگ اجتماعی.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *