“انتخابات ۱۴۰۰ کرونایی- مجازی – بافاصله خواهد بود”
👈 حمیدرضا جلائیپور، جامعهشناس و عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت، در یادداشتی برای “راهبرد” نوشت:
✍️ به نظر میرسد کثیری از تحلیلگران و اصلاحجویان کشور به مقتضیات و پیامدهای کرونایی جامعه ایران به اندازه کافی توجه نمیکنند. ممکن است گفته شود در ایران آمارهای رسمی خلاف واقع هست (که هست) و نمیتوان به درستی به موضوع پرداخت. ولی توجه به وضعیت کرونا در جوامعی با سایز متوسط مثل فرانسه مقداری افق کرونایی جامعه ایران را در یک سال آینده روشن میکند.
✍️ اجازه بدهید اول وضعیت کرونایی کشور فرانسه را مرور کنیم. امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه، ۲۲مهرماه گفت: “فرانسه در روز گذشته چهل هزار مبتلا و سیصد جانباخته داشته است؛ نیمی از کل تختهای مراقبتهای ویژه کل بیمارستانهای فرانسه درگیر شده است؛ حداقل این وضعیت تا ۹ماه دیگر در فرانسه ادامه دارد”. در ضمن اسپانیا، آلمان، ترکیه (کشورهای با سایز بزرگ مثل آمریکا و هند) هم وضع خوبی ندارند (پایان خبر).
✍️ ازاینرو، اشکال ندارد که حدس بزنیم با کمی فرازونشیب ایران هم با همین وضعیت کرونایی در یک سال آینده روبهرو باشد.
۱. خبر مکرون در بالا از یک «واقعیت جمعی» کشورهای با سایز متوسط مثل ایران، فرانسه، اسپانیا و… خبر میدهد. آن واقعیت این است که «موج ابتلای به کرونا» در یک سال آینده بهراحتی آرام نمیگیرد، یک سال آینده متاسفانه «کرونایی» است. و همچنان مهمترین مساله مردم و دولتها کرونا و پیامدهای جسمی-روانی و معیشتیاش خواهد بود. ۹ماه با کرونا درگیر بودیم؛ حداقل در یک سال آینده هم با کرونا درگیریم. لذا نباید از مقتضیات این واقعیت تلخ و جامعه کرونایی غفلت کرد. و کار نیروهای مدنی در جامعه فقط این نیست که بنشینند و به مسئولان کشور در مواجهه با کرونا نمره بدهند.
۲. در چنین سالی و در چنین جامعهای به نظر میرسد ایران در ۱۴۰۰ با انتخاباتی موبایلی-مجازی-بافاصله روبهرو خواهد بود. اگر جنبشهای انتخاباتی در ایران در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ هم در فضای واقعی و هم در فضای مجازی اتفاق افتاد، اینبار جنبش انتخاباتی ۱۴۰۰ بیشتر در فضای مجازی خواهد بود نه در فضای واقعی جامعه. (در این وضعیت کرونایی آخرین تجربه جمعی ایرانیان تشییع جنازه مجازی و میلیونی ایرانیان از مرحوم استاد شجریان بود). بدینمعنا، انتخاباتی در ۱۴۰۰ برگزار میشود که به اجتماعات، به چسباندن پوستر به در و دیوار، به ستادهای انتخاباتی فیزیکی و چالشهای چهره به چهره نیاز نیست. لذا نیروهایی که قدرت اقناع تکتک مردمی را که در انتخابات شرکت میکنند، بیشتر دارند، و نیروهایی که در فضای مجازی حضور موثرتر و مسئولانهتری دارند؛ در انتخابات موفقترند. (البته، برای تعیین حدود مشارکت مردم در انتخابات ما تا دو هفته مانده به انتخابات۱۴۰۰ به انجام نظرسنجیهای مستمر و هفته به هفته نیاز داریم. ولی حدود میزان مشارکت مردم را بر اساس رفتار انتخاباتی مردم ایران در یازده انتخابات پیشین ریاستجمهوری را میتوان حدس زد. و آن این است: مشارکت مردم در گذشته کمتر از پنجاه درصد نبوده است. به نظر میرسد رخداد کرونا لزوما اثر کاهشی ندارد و چهبسا پس از شکست ترامپ در آمریکا، بحران کرونا اثر افزایشی روی میزان مشارکت داشته باشد).
۳. ازاینرو، به نظر میرسد مهمترین اقدام جمعی-مجازی و میلیونی مردم ایران در یک سال آینده انتخابات۱۴۰۰ خواهد بود. و برخلاف مضمون منفی تبلیغات شبانهروزی رسانههای ماهوارهای مهمترین اقدام جمعی ایرانیان در یک سال آینده تظاهرات اعتراضی گسترده، مداوم و فراگیر مردمی نیست. اگرچه طبیعی است که با توجه به بحران معیشتی مردم و شدت نارضایتیها اعتراضات کوچک و موضوعی در ایران اتفاق بیفتد؛ ولی وقوع اعتراضات فراگیر به خاطر کرونا (و خویشتنداری عموم مردم در خاورمیانه آشوبناک) احتمال وقوعش کم است.
۴. توجه داشته باشیم در ماههای آینده و در چنین «کارزار کرونایی انتخابات» نقش «تکتک رای ایرانیان» در تعیین سرنوشت انتخابات مهم خواهد شد. و «مهمترین کار» دلسوزان، اصلاحجویان و احزاب در این میانه این است که «مردم را برای تصمیمگیری» در انتخابات گیج نکنند. طبیعی است که در آغاز مبارزات انتخاباتی کاندیداهای متنوعی حضور پیدا کنند؛ اما اصلاحجویان برای جلوگیری از گیج شدن مردم نهایتا شایسته است تجربه «کاندیدای واحد» را در فضای مجازی به نمایش بگذارند و تجربه «چند کاندیدایی» انتخابات ۱۳۸۴ را تکرار نکنند. تجربه چند کاندیدایی با وضعیت کرونایی جامعه سازگاری ندارد.
۵. تجربه انتخابات این روزهای آمریکا (۱۳آبان ۱۳۹۹) واقعا درسآموز است. شما میبینید هرچه ترامپ به واقعیات کرونایی فوق در جامعه آمریکا توجه نمیکند و تلاش میکند «صحنه واقعی و اجتماعی انتخابات» را داغ کند (مثلا مستمرا با «انتخابات پستی» مخالفت میکند و با وجود موج سرایت کرونا، احمقانه در اجتماعات مردمی شرکت میکند!) در مقابل، حزب دموکرات با کاندیدای پیرمرد و ۷۸سالهاش از داخل زیرزمین خانهاش حضور موثر رسانهای متکثر دارد و تا حالا ۸درصد از ترامپ پوپولیست و مردمانگیز جلوتر است. (البته، قصد ندارم علت شکست ترامپ را به «ستاد هوشمند حزب دموکرات» تقلیل بدهم. فقط میخواهم بگویم هرچه حزب دموکرات در ۲۰۱۶ در رقابت درونی خانم کلینتون و سندرز رایدهندگان آمریکایی را گیج و متفرق کرد، این دفعه چنین نمیکند و حزب دموکرات شرایط کرونایی جامعه را خوب درک کرده است).
۶. متاسفانه هنوز اصلاحطلبان دلسوز برای برگزاری یک انتخابات مجازی-کرونایی خود را تجهیز نکردهاند و مشغول بحث درباره مشکلات و بحرانهای جامعه قبل از بحران کرونا هستند. به نظر من، شایسته است هرچه زودتر به این تاخیر از روند انتخاباتی پایان داد. البته، حدس میزنم باز امکانات مجازی جامعه مدنی ایران (و ایرانیان اصلاحجو و موقعشناس) در ۱۴۰۰ به کمک ایران خواهد آمد. بااینهمه، بیش از این زمان را شایسته نیست از دست داد.
۷. این خطاست که بعضی از تحلیلگران ارزیابی میکنند که بحران کرونا حاکمیت ایران را ضعیف میکند و با تبلیغ و تکرار آن، فکر میکنند شاید پس از آن جامعه و «نیروهای تغییر» (و محذوف از ساختار رسمی) قوی میشوند! در زمینه کرونایی جامعه ایران این یک ارزیابی واقعنگرانه نیست؛ یک سراب است. اتفاقا روشن است که بحران کرونا یک مساله «جهانی، ملی، خانوادگی و فردی» در ایران است. یعنی، هم مساله تکتک مردم ایران است و هم مساله تکتک مقامات نظام سیاسی است. حداقل تا یک سال آینده هر مسالهای (اگرچه مهم هم باشد) بیشتر در چارچوب مقتضیات همین وضعیت کرونا دیده میشود و رقم میخورد. به نظر من، در مواجهه با جامعه کرونایی مقامرهبری از حسن روحانی و از بعضی رهبران دیگر کشورها سنجیدهتر نسبت به بحران کرونا سخن گفته و موضع گرفته است. کافی است در این رابطه به اقدامات و سخنان مضحک ترامپ و رییسجمهور برزیل توجه کنیم. ازاینرو، اصلاحجویان دلسوز با درک موقعیت کرونایی مزبور باید هشیار باشند و تا یک سال آینده تحتتاثیر «ارزیابیهای انتزاعی و رادیکال از اوضاع کشور» قرار نگیرند و در انتخابات کرونایی-مجازی-با فاصله ۱۴۰۰ بیش از این تاخیر نداشته باشند. (در اینجا منظور از «انتخابات کرونایی-مجازیـبافاصله» در ۱۴۰۰ به معنای «انتخابات عادلانه و سالم» نیست؛ بلکه انتخاباتی خواهد بود که در شرایط رعایت پروتکلهای کرونایی و حتیالامکان آرام و با رعایت بهداشت و بدون اجتماع داغ مردم برگزار خواهد شد).
۸. مجال آن در این نوشته نیست. اتفاقا علائم کافی و جدی در دست داریم که پس از شکست ترامپ، روند «اصلاحات» در ایران (نه لزوما با حاملان شناختهشده اصلاحطلبان) دوباره در ایران جان میگیرد. ایران سالهای سخت اقتصادی و تحریم همهجانبه را پشتسر گذاشته و خیز توسعهای دوباره ایران پس از ترامپ و پس از پایان کرونا محتملترین رخداد در آینده ایران است. اگرچه متاسفانه چنین برآوردی از جامعه ایران در «فضای سرزنش ملی» در دنیای مجازی کمتر مورد توجه قرار میگیرد.