چرا توجه به حرکتهای «واگرا» اهمیت دارد؟
(منتشر شده در روزنامه اعتماد- 1397/5/2)
وقتی تحلیلگران به آسیبشناسی موضوعات ملی-قومی توجه بیشتر نشان میدهند، بعضی از مخاطبان انتقاد کردند که چرا در شرایطی که ایران با معضلات گوناگون روبرو است، باید بحثهایی چون پانترکیسم و نقد حرکتهای واگرایانه، اینقدر برجسته شود؟ برای پاسخ به این منتقدان به دلایل خود اشاره میکنم.
۱- در آسیب شناسی که از جامعهسیاسی ایران میشود، آن خصیصهای که ایران را در جهت توسعهپایدار و همه جانبه قرار میدهد، حرکت نیروهای جامعهمدنی و نهاد حکومت (state) به سوی «حکمرانی در برگیرنده» است و اینکه در فضای حکمرانی «ایران برای همه ایرانیان» باشد. شما میتوانید به این خصیصه نامهایی چون «دموکراسی مسول و دربرگیرنده»، «توسعه سیاسی» یا «حکمرانی خوب» یا «ملیگرایی مدنی» نیز بدهید. توجه داشته باشید این آسیبشناسی مذکور یک بحث شخصی نیست بلکه خصیصه «حکمرانی دربرگیرنده» یک خواست تاریخی صدوپنجاه ساله است و در بیست سال گذشته از سوی «جریان حرکت اصلاحطلب ایران» نیز مورد توجه بوده است.
۲-به نظر میرسد این «حکمرانی دربرگیرنده» از سوی شش عامل تضعیف میشود. یکی وقتی که توسعه اقتصادی آهسته یا ناعادلانه باشد که باعث عدم مهار فقر و شکاف طبقاتی میشود. در این فضا «بنیادگرایان مذهبی» و «نیروهای واگرای قومی» فضای تنفس (و یارگیری) پیدا میکنند. عامل دوم و سوم از سوی اقتدار گرایی سیاسی و مذهبی است. این دو عامل شهروندان جامعه را با دو دسته خودی و غیرخودی ها تبدیل میکنند. و غیرخودیها به تدریج در برابر حاکمیت دست به مقاومت و اعتراض میزنند، و ثبات سیاسی که لازمه توسعه همه جانبه و پایدار است به مخاطره میافتد. عامل چهارم جریان «ملیگرایی از خودراضی» که تنوع فرهنگی ایران را به سخره میگیرد و انکار میکند و هویت ملی ایران را فقط در یک قوم خیالی خلاصه میکند. عامل پنجم ناسیونالیسم قومی و واگرا است. این قوم گرایی مخالف هویتملی و یکپارچگی ایران و مخالف زبان فارسی بعنوان زبان تاریخی، مشترک و همه اقوام ایران است. این قومگراییها از «ملتهای جدا از ملت ایران» صحبت میکنند و دنبال جدایی از ایران هستند.
۳-عامل ششم ائتلاف ترامپ، نتانیاهو، بنسلمان علیه تمامیت ایران و هویت ملی ایران است. آرزوی این ائتلاف فروپاشی و بعد تکه تکه کردن ایران است. این ائتلاف نمی خواهد (و نمی تواند) با سربازان خودش به جنگ ایران بیاید، بلکه این ائتلاف علاقه دارد شکافهای جامعه را علیه حکمرانی در ایران فعال کند و از میان آنها سرباز بگیرد. این ائتلاف برای فعال کردن شکافها به سه زمینه امید دارد. یکی تشدید تحریم اقتصادی و نفتی علیه ایران است، تا از این طریق مردم ناراضی را علیه حکومت بشوراند. دوم اینکه این ائتلاف (خصوصا عربستان صعودی و اسرائیل) به فعالکردن پانترکیسم، قومیتگراییهای جداییطلب، سلفیگری خشونتطلب امیدوار است-خیلی امیدوار است. سوم اینکه این ائتلاف به سازمان نظامی مجاهدینخلقایران (فرقه رجوی) و سرنگونیطلبان فاشیست امید دارد. لذا هر ایران دوستی (که حتی ممکن است از عملکرد جمهوری اسلامی هم ناراضی باشد) شایسته است نسبت به خطر این ائتلاف مخرب و سه زمینه مذکور هشیار باشد.
۴-به سوال این نوشته بازگردیم. چرا باید به حرکتهای واگرا اهمیت داد؟ زیرا اولا حرکتهای واگرا یکی از عوامل مخرب «حکمرانی دربرگیرنده» و مانع تحقق هدف اصلاحات است. ثانیا حرکتهای واگرا یکی از عوامل تضعیف همبستگی ملی ایران است. ثالثا بیتوجهی به جریانهای واگرا متاسفانه میتواند نیرویی در راستای ائتلاف ترامپ علیه تمامیت ایران قرار گیرد.
۵-بنابراین ارزشمند است که تحلیلگران به آسیبشناسی مسائل بنیادی ملی و قومی ایران نیز بپردازند. بعنوان مثال توضیح دهند که:
➖آثار سو «توسعه ناعادلانه و ناپایدار» در کشور چیست و چگونه میتوان در زندگی شهروندان این نابرابریها را کاست؟ زیرا این نابرابریها تغذیه کننده حرکتهای واگرا است.
➖توضیح داده شود که چگونه مردم آذربایجان هر سه موج پانترکیسم را در یک صد ساله اخیر (که ریشه عثمانی و بیرونی دارد) در آذربایجان خنثی کردند؟
➖توضیحداده شود که چگونه حرکت مسلحانه و واگرای حزب دموکرات کردستان (و کومله) درست دو ماه پس از انقلاب ۱۳۵۷ با ایجاد جنگ نقده زمینه یکدهه ناامنی و تاخیر در توسعه مناطق کردنشین را فراهم کردند؟
بیاد بیاوریم این وجدان آگاه عمومی ایرانیان بوده که تاکنون حافظ این کشور بوده است. لذا نسل جدید به آگاهیهای ملی و آسیبشناسیها در این زمینه، آنهم در شرایط ترامپ نامتعادل، بیش از همیشه نیاز دارد و پرداختن به این موضوعات خطیر شرط عقلانیت و ضروری است.