پیامدهای کرونا/ مصاحبه با امتداد
- اقدام بخشی از مردم در ورودی شهرها که به شکل خودجوش از ورود خودروهای غیربومی جلوگیری میکنند، نشانگر چیست؟
در این رخدادها قبل از اینکه به دنبال مقصر بگردیم که آیا مردم کار غیرقانونی کردن یا نه، باید به خود بحران توجه کنیم. ببینید ناگهان یک ویروس در سطح جهانی از چین به هشتاد کشور رخنه کرده و روی سر جامعه ایران هم هوار شده. تا دولت و مردم خودشان را باشرایط این بحران کمنظیر وفق بدهند، طول میکشد. در هفته پیش دولت روز به روز مدارس را تعطیل میکرد نه یک دفعه. بعد فشارها زیاد شد و دولت مدارس را تا بعد از نوروز تعطیل کرد. ناگهان بخشی از جمعیت «نامسولانه» از تهران روانه شهرهای شمال شد. تعدادی هم از جوانان در شمال به مسافرت این ماشینها اعتراض کردند-کارشان غیرقانونی بود ولی قابل درک بود. بعد هم که مردم بیشتر رعایت کردند و مسافرتها کم شد، فشار ترافیک کنترل شد. پس ببینید زلزله سیاسی که نیامده بود، این اتفاقات پیامد بحران کمنظیر کرونا بود.
- بر سر اقتدار و یکپارچگی حکومت چه آمده؟
به نظر من اتفاقی برای اقتدار حکومت نیفتاده. اتفاقا بحران کرونا حاکمیت را یکپارچه میکند. چون کرونا هم دشمن مردم است هم دشمن حکومت. بعد از ناهماهنگیهای اولیه اتفاقا اقتدار جدیدی شکل میگیرد. چه بسا اگر در دو هفته آینده منحنی سرایت ویروس آهسته نشود نیروهای امنیتی کنترل بیشتری را بر رفتآمدها اعمال کنند. مثل چین و ایتالیا.
- عواقب باب شدن این رفتارها را چه میدانید؟
این عواقبی که میفرمایید به بحران کرونا ارتباط دارد. اگر بحران مهار بشود این عواقب هم کم میشود. اینها امور «اقتضایی» است به سرایت ویروس و نگرانی مردم ربط دارد نه امور ساختاری و تکرار شونده.
- آیا این گزاره صحیح بوده که مولفهای به نام تغییر در جامعه ایران در حال رخ دادن بوده و میکنه و حذف دولت از معادلات زندگی مردم در حال شکلگیری است؟
نه. پاسخ به این سوال با یک بله یا خیر ممکن نیست یک مقدار توضیح میخواهد. من به سه توضیح میپردازم:
یکم این که در بحرانها مثل بحران کرونا دولتها کنترلیتر و قویتر میشوند.
دوم اینکه الان «سر کوه بحران کرونا» در ایران و جهان پیدا است، واصل این بحران ناپیدا است و برای ما طول و عرضش در ابهام است. بعدا ابعاد این بحران جهانی و ملی بهتر روشن میشود. در تاریخ ایران و جهان کرونا یک «نقطه عطف» است. پس از مهار کرونا مسائل زیادی برای جامعه ما پیش میآید، که به تغییر سیاستهای داخلی و خارجی نیاز خواهد داشت. مثلا یکی از حرفهای حکومت در ایران این بود که ما برای ایرانیان «امنیت» آوردیم، البته حرف درستی است. ولی بحران کرونا روشن کرد که در عرض چند روز «امنیت جسمی و روانی» تمام مردم با سرایت یک ویروس بهم میریزد. و گفته میشود این چالشها و بحرانهای ویروسی نه فقط ایران که همه جهان رو تهدید میکند. خب ایران چگونه میتواند این بحرانهای پزشکی حل کند؟ با موشک که نمیتوان حل کرد. برای حل این بحرانها ما به نظام پزشکی قوی و مبتنی بر شایستهسالاری نیاز داریم. (با اختصاص هفتاد و پنج درصد سهمیه به قبول شدهگان دانشجویان پزشکی -مثلا در دندانپزشکی- شایستهسالاری زیر سوال میرود.)؛ به توسعه اقتصادی نیاز داریم الان سالها است در رکودیم؛ به همکاری با جهان نیاز داریم و …بنابراین بعد از کرونا ما در جامعه و جهانی دیگر وارد میشویم و متناسب با آن به تغییر سیاستها نیاز داریم.
سوم اینکه باید فرایند مواجهه ایران با کرونا دقیق بررسی بشود. الان در شبکههای اجتماعی یک «مقصریابی» سطحی و آبکی در جریان است، در صورتیکه مقصریابی در بحرانهای خطیر مثل کرونا الزاماتی دارد. به نظر من براساس شواهدی که در حوزه عمومی در ربط با بحران کرونا در این سه هفته قابل دسترسی است، بحران کرونا در ایران را در دو مرحله باید ارزیابی کرد.
مرحله اول از آلوده شدن ایران به ویروس کرونا تا فوت شهروندان در قم است، یعنی یکم اسفند ۹۸. در این دوره ابهام بوده، بیمسولیتی بوده، انکار واقعه بوده، اختلال در اطلاع رسانی بوده. خصوصا گفته شده در قرنطینهکردن قم کوتاهی فاحش انجام شده است. پس از فروکش کردن بحران کرونا در ایران، کمیته ملی و تخصصی بررسی کرونا یکی از وظائفش بررسی همین کوتاهیها است. با یک گزارش تخصصی و ملی است که می توان روی مقصرها و کمکاریها دست گذاشت. البته چیزی که فعلا بطور قطعی روشن است این است که منشا آلودگی کرونا چین بوده و الان هشتاد کشور آلودهاند که منشا همه این کشورها ایران نبوده است. ولی متاسفانه در تبلیغات راست جهانی دائم ایران را مقصر جلوه میدهند.
مرحله دوم پس از وقوع فوتیها است، یعنی از دو اسفند تا حالا.که از آن پس تلاشی سراسری از سوی حاکمیت، دولت و نیروهای جامعهمدنی و شهروندان برای مهار بحران کرونا شروع شد و ادامه دارد و هفتههای سختی در پیش است. در این مرحله دو راهبرد «ظرفیت سازی درمانی» در سراسر کشور و راهبرد «بهداشتی» دنبال شده است. روشن است که این مرحله هم با نواقص و قوتهایی همراه است که در دو هفته پیش در معرض نقد بوده و خواهد بود.
به نظر میرسد بحران کرونا در سطح جهانی و در سطح ملی در جریان است. در این بحرانی که زنده در جریان است «مقصریابی» کار سادهای نیست و بدون بررسی کارشناسی و با عجله ممکن نیست. با ادامه نقدهای روشنگر فعلی و با فروکشکردن بحران، و با ارزیابی عملکرد هشتاد کشور در بحران کرونا از سوی سازمان بهداشت جهانی (و رتبه بندی کشورها که جای ایران هم معلوم میشود) و با آماده شدن گزارش تخصصی و ملی کرونا در ایران، آنگاه بهتر میتوان از تجربه دولت و جامعه مدنی ایران در رویارویی با کرونا بحث کرد. من اجمالا فرضیهام این است که ایران در رویارویی با کرونا کارنامه در خور توجهی از خود به جای خواهد گذاشت. ولی فعلا روزهای سختی داریم و بجای تخطئه عملکردها، دولت و جامعه مدنی و شهروندان یکپارچه باید در برای مهار یورش کرونا «استانداردهای سازمان جهانی بهداشت» را رعایت کنند-که این روزها در دسترس همه ما هست مثل اصل خودقرنطینگی.