هنرمند نافذی بود که خود را نفروخت
خدا رحمت کند عباس کیارستمی را که هم زندگی و هم مرگش باعث خیر بود.
۱) در زندگیاش در دورهای که تبلیغات رسمی «مرگ گرا» بود، با هنرش از «زندگی » گفت.
۲) در دورهای که در عرصه تبلیغات جهانی نام ایران با تروریسم و موشک و شعار مرگ مقارن شده بود، نام ایران را با هنر، نوعدوستی و سینمای شاعرانه و انسانی شناساند.
۳) نمونهای شد برای تربیت نسل جدیدی از سینماگران صاحبسبک و نفوذ.
۴) اگر کسی در جایگاهی قدرتمند به اخلاق ملتزم بماند هنر است. او در اوج قدرت ناشی از منزلت حرفهایاش، هنرمندی با اصول، باکلاس و اخلاقی باقی ماند. دکان دونبش نزد و کاسبمنش نبود.
۵) در جامعهی ایران که از لحاظ ارزشی با بحران رویرو است، کیارستمیها حافظان اخلاق و اصول انسانیاند. یکایک این شخصیتها در این جامعه که سالها است از اقتدارگرایی مهندسیکاران رنج میبرد غنیمتاند.
کیارستمی ناقد و هنرمندی بود که خودش و هنرش را نه به پسند عام فروخت و نه به قدرت و ثروت.
یادش زنده و روحش شاد