نیروهای جامعه سیاسی ایران قبل از انتخابات ۹۶ و طرح یک تقاضا

۱) در ادامه درباره‌ی وضعیت نیروهای سه‌گانه‌ی جامعه سیاسی ایران در انتخابات ۹۶ صحبت می‌کنم ولی لازم است گرایشات ارزشی و سیاسی خود را صادقانه مشخص کنم. در این ارزیابی من از موضع گرایش ارزشی و سیاسی اصلاح‌طلبی وارد گفتگو می‌شوم و نه از موضع اعتدال‌گرایی و میانه‌روی.

۲) در سال ۹۲ ایران در موقعیت نیمه‌امنیتی قرارداشت. اصلاح‌طلبان بر اساس مصلحت ملی از دولت روحانی دفاع کردند و کار خوبی هم کردند. همچنان این موقعیت خطیر در سال ۹۶ پا برجاست.

۳) چرا موقعیت ایران در ۹۶ خطیر است؟ چون هم حامیان « دولت پنهان» (بر طبق مواضعشان که در فضای آن لاین در دسترس است) از یک طرف در سال ۹۶ برای اصلاح‌طلبان هر گونه امکان انتخاب کاندیدایی اصلاح‌طلب‌تر از روحانی را سلب کرده‌اند و از طرف دیگر عزمشان را جزم کرده‌اند که روحانی یک دوره‌ای شود. تا پس از آن بتوانند حکومت را از «ریاستی» به «پارلمانی» تبدیل و بعد با درد سر کمتری مرحله جانشینی را طی کنند. متاسفانه تحلیل‌های بخش تندروی دولت پنهان نشان می‌دهد آن‌ها همچنان مانند دوره احمدی‌نژاد در ارزوی تحقق یک دولت اسلامی- نظامی به‌جای جمهوری اسلامی هستند.

۴) دولت پنهان برای یک‌دوره‌ای شدن دولت روحانی اهداف زیر را دنبال می‌کند:

▫️یکم این‌که انقدر به روحانی فشار بیاورند که خودش خسته شود و جا بزند و نیاید. در ماه گذشته تندروها تا توانسته‌اند در گوش مسئولان خوانده‌اند که ما نمی‌گذاریم این روحانی که از بنی‌صدر هم بدتر است دوباره سر کار بیاید و هنوز زود است داوری کنیم مسئولان چه پاسخی می‌دهند.

▫️دوم اینکه اگر حالت اول نشد آنقدر دولت روحانی را در افکار عمومی لجن مال کنند، که تجربه ۱۳۸۰ خاتمی تکرار نشود و بتوانند او را به راحتی رد صلاحیت کنند، بدون اینکه از واکنش مردم نگران باشند.

▫️سوم اینکه اگر حالت دوم نشد در انتخابات و در صحنه رای‌گیری (با برجسته کردن مشکلات اقتصادی و مطالبات تحقق‌نیافته اقشار فرودست و تاکید بر این‌که مقصر اصلی آن دولت روحانی است) او را شکست بدهند.

▫️چهارم این‌که اگر حالت سوم هم نشد روحانی رای کم‌تری پیروز شود و شبیه یک کنجشک خیس‌شده دوره دوم خود را تمام بکند. نه اینکه مثل خاتمی در دوره دومش بتواند به‌جای بیست میلیون بیست و دو میلیون رای بیاورد.

۵) جبهه اصلاحات (به همراه اعتدال‌گرایان) با این وضعیت جامعه‌ی سیاسی آشنا هستند. بنابراین این جبهه به لحاظ سازمانی بیش از ۹۲ خود را منسجم کرده است تا به رغم همه نابسامانی‌هایی که در جامعه هست (و در ادامه به چند نمونه‌اش اشاره می‌شود) از روحانی برای دور دوم دفاع کند.

۶) تنها خطری که این جبهه منسجم اصلاحات را تهدید می‌کند، رخنه شیطنت‌های تندروها در حلقه‌های ضعیف‌تر جبهه اصلاحات است. این شیطنت این است که بگویند: ممکن است روحانی رد صلاحیت بشود و خوب است اصلاح‌طلبان کاندیدای دیگری در آستین داشته باشند. در حالی‌که نفس ثبت نام نامزدهای دیگر (حتی با فرض این‌که در نهایت به نفع روحانی کنار می‌‌روند) احتمال رد صلاحیت روحانی را افزایش می‌دهد. تندروها با این رخنه قصد دارند هم جبهه متحد اصلاح‌طلبان را ضعیف کنند و هم از این طریق بتوانند هزینه‌ی رد صلاحیت روحانی را بکاهند و در مقابل به افکار عمومی هم بگویند ببینید اصلاح‌طلبان هم یک کاندیدا (البته از نوع شاخ‌شکسته‌اش) دارند.

۷) اما رهبران اصلاح‌طلب هشیارند که این رخنه (که در بند شش اشاره شد) رخ ندهد. اصلاح‌طلبان در دفاع از روحانی در ۹۶ اصلا چیزی ندارند که از دست بدهند. یا از طریق این دفاع به احتمال قوی روحانی رییس جمهور می‌شود و مسیر اعتدال برای چهار سال دیگر در ایران تداوم می‌یابد و اجرای نقشه تندروها با مشکل روبرو می‌شود. و یا به احتمال ناچیز اصلاح‌طلبان شکست می‌خورند،‌ ولی لااقل آبرومندانه. اصلاح‌طلبان به مردم نشان داده‌اند در شرایطی که ایران از «مهار نشدن دولت پنهان» رنج می‌برد برای مصالح و منافع ملی و مردم آنچه در توان دارند انجام می‌دهند. در ۹۶ هم مثل ۹۲ خطای فاحش اصلاح‌طلبان که در سال ۸۴ با چهار کاندیدا وارد انتخابات شدند تکرار نمی‌شود.

۸) تاکنون به علائق دو نیروی جامعه سیاسی (دولت پنهان و جبهه اصلاح‌طلبان) اشاره کردیم. نیروی سوم «جبهه وسیع و متفرق و بی‌رهبری اصول‌گرایان» است. لایه میانه‌رو و عاقل این نیرو به پیروی از ناطق، علی مطهری و علی لاریجانی از روحانی بدون سرو صدا دفاع می‌کند. و بخش دیگری از این «جبهه غیر منسجم» نگاه به دولت پنهان می‌کنند و از کاندیدای این دولت دفاع می‌کنند.

مهمترین مشکلات اصلاح طلبان در آستانه‌ی انتخابات

۹) مهم‌ترین مساله اصلاح‌طلبان چگونگی جذب آرا بدنه حداقل ده‌میلیونیِ خاکستری است. اصلاح‌طلبان به‌خوبی می‌دانند که رای بیست‌میلیونی مردم (که نیمی از ان رای خاکستری و سرگردان بود) در انتخابات ۷۶ و ۷۸ و ۸۰ جزو سپرده‌های دایمی آن‌ها در انتخابات (از جمله در ۹۶) نیست. بنابراین یکی از مهمترین مسایل در انتخابات پیش رو اندیشیدن تمهیداتی برای جلب رای تعیین‌کننده جمعیت خاکستری (به ویژه طبقه سه و بخش محروم طبقه متوسط) است. در شرایط فعلی از این جمعیت خاکسترس پالس‌های خوبی نمی‌گیریم و به نظر نمی‌رسد این مردم بخواهند همچون انتخابات دور اول روحانی در سال ۱۳۹۲ مشتاقانه به کاندیدای اصلاح‌طلبان (یعنی روحانی) رای بدهند. دو دلیل زیر این ارزیابی را تایید می‌کند.

۱۰) دلیل اول این‌که به خاطر آرامش و ثباتی که مدیریت روحانی به کشور بازگردانده، «احساس خطر و اضطرار سیاسی و اقتصادی» کمتر شده است. در ۹۲ خرابکاری‌های احمدی‌نژاد (در زمینه تحریم‌ها و تهدید آینده ایران) مردم خاکستری را لرزانده بود. مردم از عاقبت تحریم‌ها و قطعنامه‌ها ترسیده بودند. رد صلاحیت هاشمی هم مردم ایران را در یک وضعیت جنبشی قرار داده بود. اما در سال ۹۶ جمعیت خاکستری چنین وضعیتی ندارد (حداقل در شرایط فعلی یعنی آذر ۹۵).

۱۱) دلیل دوم این‌که روحانی دیگر برای جمعیت خاکستری نیرویی جدید نیست، نماد وضعیت مستقر در دولت است، رکود اقتصادی همچنان برقرار است و جمعیت خاکستری در دوره‌ی روحانی آرامش و تعادل در وضعیت کشور دیده‌، ولی رونق اقتصادی ندیده است.

۱۲) محورهای ۹ و ۱۰ و ۱۱ نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان برای جذب آرای خاکستری کار مشکلی دارند. با این همه شاید بتوان گفت مهمترین کاری که در توان اصلاح‌طلبان است، تنظیم ادبیات و پیام‌های سیاسی‌شان به جامعه برای نشان دادن ضرورت دودوره‌ای شدن روحانی است.

۱۳) اصلاح‌طلبان در فرصت باقی‌مانده باید به مردم اعلام کنند و بباورانند که آن‌ها همچنان هم به دنبال «ازادی»اند و هم به دنبال «عدالت»( و برابری). اصلاح‌طلبان هم برای «طبقه متوسط» و هم برای «طبقه سوم» محروم، باید «حرف صادقانه‌ی عملی» و برنامه‌ داشته باشند.

۱۴) نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان باید از طریق نخبگان به جمعیت خاکستری بگویند که گرچه شاید دغدغه اصلی روحانی محرومان یا دموکراسی نباشد، اما اصلاح‌طلبان با دغدغه‌ی بهبود زندگی محرومان و بسط دموکراسی از او حمایت می‌کنند چون عادی‌سازی پیش‌نیاز بسط دموکراسی و عدالت است.

۱۵) در ضمن در مورد رای جمعیت خاکستری توجه داشته باشیم که دوره انتخابات شبیه مسابقه فوتبال هم هست. بعضی اوقات برای جمعیت خاکستری مهم نیست که چقدر بر حق باشی، بلکه باید زیباتر بازی کنی، تیم بهتری باشی، موقعیت زیادی خلق کنی و بلاخره گل بزنی. به عبارت دیگر جذب جمعیت خاکستری به این بستگی داره که خلاقیت‌های مردمی و کمپین تبلیغاتی اصلاح‌طلبان چقدر تاثیرگذار باشد.

نکات دیگر

۱۶) تا اینجا جامعه سیاسی ایران را بیشتر با محوریت کنشگران اصلی و شرایط پیش‌بینی‌پذیر مورد توجه قرار دادیم. اما تا انتخابات با انواع عواقب ناخواسته رفتار و شرایط پیش‌بینی‌نشده مواجه خواهیم بود. مثلا ممکن است ترامپ نسبت به ایران تند برود و این باعث همبستگی بیشتر در جامعه می‌شود و می‌تواند جمعیت خاکستری را به طرف روحانی بکشد. یا ممکن است مقام رهبری در برابر تهدیدات امریکا علاقمند بشوند در انتخابات تمامی حمایت طبقه متوسط جامعه را جلب کند و در نتیجه ممکن است دولت پنهان بیشتر کنترل شود و این به سود روحانی است.

جمع‌بندی

تا انتخابات باید جامعه سیاسی پویای ایران را ماهانه رصد کرد. فعلا مهمترین مشکل اصلاح‌طلبان برای پیروزی مجدد روحانی جذب ارای خاکستری و سرگردان است. و جذب این به کمک همه دلسوزان و نخبگان جامعه نیاز دارد. همان مسولیت‌شناسی جمعی که ۹۲ را آفرید باید احیا شود، چون گزینه‌های بدیل همانقدر پرهزینه و نگران‌کننده‌اند.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *