ناسیونالیسم قومی در تجربه روس ها نقدِ جمهوری خلق ها

در دو سده اخیر که جهان مدرن شاهد شکل گیری دولت _ ملت ها بوده است، روس ها با چه راهبردهایی توانستند نیروی ناسیونالیسم قومی بیش از صد قوم را مهار و کنترل کنند؟ پاسخ به این سؤال از آن نظر اهمیت دارد که یکی از آزمایشگاههای واقعی برای مطالعه چالش های ناسیونالیسم ملی با ناسیونالیسم قومی تجربه روسها است ( که مارکیست های ایرانی از این تجربه به عنوان جمهوری خلقها یاد میکردند) این مقاله با دیدگاه تاریخی – ساختاری (و با استفاده از مفاهیم انسان شناسی سیاسی) سعی کرده است به سؤال محوری مذکور و سایر سؤالات مرتبط پاسخ دهد. این مطالعه نشان میدهد که چگونه سه راهبرد ذیل توسط روس ها اجرا شد: الف) راهبرد ناسیونالیسم در شکل و سوسیالیسم در محتوا که در دوره لنین جایگزین سیاست ناسیونالیسم مذهبي روسی در زمان تزارها شد؛ ب) راهبرد « سوسیالیسم در شکل و روسی کردن در محتوای استالین » که به جای راهبرد لنین در دستور کار قرار گرفت؛ ج) راهبرد «سوسیالیسم در شکل و پلورالیسم در محتوای گورباچف» که جایگزین راهبرد استالین شد. این مطالعه برای مخاطب ایرانی موجه میسازد که چرا «جمهوری خلقها که مارکیست های ایرانی بر آن تأکید میکردند در عمل افسانه ای بیش نبوده است.

نویسنده : حمیدرضا جلائی پور

اتشار : نامه انسان شناسی، سال چهارم ، شماره ۷ بهار و تابستان ۱۳۸۴، ص ۲۸ – ۴۷

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *