لزوم هشیاری ایراندوستان در چهار ماه پیشرو
در هفتههای اخیر رسانههای راست افراطی جهانی (ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان) مدعیاند هفت عملیات تخریبی علیه تاسیسات امنیتی ایران انجام دادهاند؛ مثل ضربه به تاسیسات نزدیک پارچین و نطنز.
ازاینرو، به نظر میرسد در چهار ماه آینده تا تعیین تکلیف ترامپ در کاخسفید، ما در ایران با یک وضعیت حساس و نگرانکننده روبهرو هستیم.
از یک طرف، مردم ایران با سه مشکل معیشت، فقدان نمایندگی در حکومت و کویید-۱۹ یا نگرانی از سلامت بدنها روبهرو هستند. در چنین شرایطی، یک مشکل دیگر بر مشکلات مردم در حال افزوده شدن است و آن احساس ناامنی بخاطر اقدامات تخریبی دشمن است.
یعنی مردم علاوه بر مشکلات معیشت، توهین سیاسی و بیماری کویید-۱۹ با مشکل واقعی و ادراکی ناامنی هم روبهرو شدهاند.
از طرف دیگر، رسانههای راست افراطی جهانی یا بعضی ماهوارههای فارسیزبان مشغول تعمیق جنگ روانی هستند تا نظام تدبیر ایران را گیج کنند.
این رسانهها چند هفته است دائم و به گزاف از انواع فروپاشیها در ایران! (مثل اجتماعی و اقتصادی) و اخیرا از فروپاشی “امنیتی” صحبت میکنند و ایرانیان را در معرض شانتاژ تبلیغاتی قرار دادهاند.
چرا وضعیت چهار ماه پیشرو هشیاری ایراندوستان را طلب میکند؟ زیرا از یک طرف ایرانیان باید جور سیاستهای کلان غلط حاکمیت را بکشند.
حاکمیت میتوانست کشور را طوری اداره کند، که همچون دوره اصلاحات که پرونده ایران به شورای امنیت نرود، یا برجام را با تبلیغات بر سر موشک تخطئه نکند و ایران را با تحریم حداکثری روبهرو نکند تا جامعه ایران همزمان با سه معضل اقتصادی، سیاسی و امنیتی روبهرو نشود. وضعیتی که درمانش نیازمند بازبینی سیاستهای کلان داخلی و خارجی است و متاسفانه هنوز نشانه جدی برای این بازبینی دیده نمیشود.
از طرف دیگر، ایراندوستان و اصلاحجویان ایرانی باید مواظب اقدامات ضد ایران راست افراطی جهان باشند. زیرا این روزها دشمنان ایران شدت توطئههای خود را افزایش دادهاند و دنبال ایجاد جنگ روانی و الغای ناامنی و احساس ناامنی در ایران هستند.
دنبال تحریک جمهوری اسلامی هستند تا در منطقه واکنش تند نشان دهد و پیرو آن موقعیت ایران را گلآلود و ناامن کنند و راه را برای ویرانیطلبان باز کنند.
کثیری از دلسوزان ایران میدانند، حاکمیت در ایران میتوانست با اتخاذ سیاستهای اجماعی و مسئولانه (نه تبلیغی و متوهمانه) ایران را با وضعیت امروز روبهرو نکند و همین حاکمیت نیز میتواند با تصحیح سیاستهای کلان داخلی و خارجی وضعیت ایران را از این شرایط خطیر عبور دهد.
با این همه، هنوز یک نکته امیدبخش هست. با اینکه در داخل تندروها اقدامات تحریکی میکنند (وعده اعدام میدهند، شارب خمر را اعدام میکنند) و در خارج جبهه ضد ایران توطئه میکند؛ ولی خوشبختانه در ماههای اخیر حاکمیت مقداری علائم واقعنگری نشان میدهد.
برای نمونه، واقعنگری حاکمیت در برابر حملات اسراییل به مواضع طرفداران ایران در سوریه یک نکته قابل تامل بود؛ زیرا حاکمیت نسنجیده وارد جنگ با اسراییل در شرایط ترامپی نشد.
همین واقعنگری از سوی جمهوری اسلامی در مقابل عمل ایذایی دشمنان ایران به نطنز در روزهای اخیر نشان داده شده و ایران نسنجیده واکنش نشان نداده است.
به هر تقدیر تا تعیین تکلیف راست افراطی و ترامپ در چهار ماه آینده در کاخسفید آمریکا، مدیریت این وضعیت بحرانی در ایران به هوشیاری حاکمیت، دولت و نیروهای جامعه مدنی نیاز دارد.
سخن من به این معنا نیست که اگر در انتخابات آمریکا ترامپ شکست خورد و بایدن پیروز شد، آنگاه همه مشکلات ایران حل میشود! یا سخن من این نیست که اگر ترامپ پیروز شد، ایران به روز سیاه مینشیند! اصلا چنین نیست.
حتی سخن من این نیست که حل معضلات چندگانه جامعه ایران ریشه خارجی دارد (اتفاقا راه درمان اکثر معضلات ایران در داخل است). تنها سخن من این است که این چهار ماه پیش رو “شرایط لغزندهای” است.
سیاستهای واکنشی و احساسی حاکمیت و همینطور مواضع نسنجیده نیروهای جامعه مدنی میتواند ایران را با مخاطره روبهرو کند و ویرانیطلبان بیگبنگی را خوشحال کند.
به یاد داشته باشیم تاکنون از ایران در بزنگاهها با “هوشیاری ایرانیان” دفاع شده است و به امید خدا این هوشیاری، به رغم ایذای تندروها، ادامه مییابد.