لجبازی عقیم در سیاست خارجی

مرحوم روح‌الله رمضانی، استاد روابط بین‌الملل و نویسنده کتاب محققانه «سیاست خارجی ایران»، معتقد است که حکومت‌های ایران در چهارصد سال گذشته در تنظیم سیاست خارجی ایران واقع‌گرا نبود‌ه‌اند؛ البته او فراز و نشیب‌های این بحث را با دقت تجربی مورد توجه قرار می‌دهد. این دربارهای ایران اهداف در خورتوجهی داشتند، ولی تحقق آن اهداف با امکانات و قدرت جامعه ایران تناسب نداشته است.

رمضانی یک محقق ایران‌دوست بود و به انگیزه محافظت از ایران سه دهه از توان تحقیقی خود را برای بررسی «آثار سیاست‌خارجی ایران» صرف کرد و آرزو داشت که برای حفاظت از ایران سیاست‌خارجی کشور، واقع‌گرایانه باشد و در خدمت مصالح ملی ایران قرار گیرد.

او در آخر عمرش از اینکه سیاست خارجی جمهوری در دوره دولت هاشمی و خاتمی به سوی واقع‌گرایی حرکت می‌کند، مسرور بود. من در این نوشته قصد معرفی مختصات ایده رمضانی را ندارم (مترجمان محترم کتابش به اختصار درباره رمضانی و کتابش صحبت کرده‌اند که قابل دسترسی است @hamidrezajalaeipour).

قصد من در این متن کوتاه این است که بگویم (نه بعنوان محقق روابط بین‌الملل بلکه بعنوان یک شهروند نگران ایران): سیاست خارجی ایران خصوصا از دوره احمدی‌نژاد به بعد یک «سیاست‌خارجی غیرواقع‌نگر و پرهزینه» است.

این سیاست خارجی «آمریکاستیز» عقیم است و حتی می‌تواند تمامیت ایران را به مخاطره بیاندازد. از این نظر از دولت روحانی در تاسیس و حفظ برجام شایسته است سپاسگزار بود. زیرا سیاست‌خارجی ناواقع‌گرایانه ایران را به طرف واقع‌گرایی هدایت ‌می‌کرد و متاسفانه معلوم نیست در ۱۴۰۰ چه برسر سیاست‌خارجی ایران خواهد آمد. آیا ایران خواهد توانست از فرصت شکست ترامپ در انتخابات اخیر آمریکا و از فرصت انتخابات ۱۴۰۰ برای اصلاح‌سیاست خارجی عقیمش استفاده کند یا نه؟ دقیق نمی‌دانیم و نگرانیم. 

چرا سیاست‌خارجی آمریکاستیز هسته اصلی قدرت برای مصالح عمومی کشور «عقیم» است؟ زیرا این سیاست خارجی اهداف ارزشی خوبی دارد مثل مخالفت با قلدری ابرقدرت‌ها، مخالفت با اشغال سرزمین فلسطین و… ولی برای رسیدن به این اهداف، هسته اصلی قدرت در ایران توان اقتصادی، سیاسی و قدرت نرم کشور را واقع‌‌نگرانه برآورد نمی‌کند و رویایی است. و بی‌جهت ایران را با بعضی از قدرت‌های جهانی مثل آمریکا، اروپا و کشورهای مهم مسلمان در منطقه رویارو کرده و بیش از اینکه این سیاست خارجی برای ایران دستاورد داشته باشد برای زندگی هشتاد میلیون ایرانی هزینه داشته است. رشد اقتصادی کشور را منفی کرده، تورم دائما دو رقمی بوده است، سرمایه‌گذاری ناچیز است و در تمام حوزه نفوذ ایران این ترکیه است که خیمه زده است و نیروهای نخبه کشور حتی در شرایط کرونا به مهاجرت فکر می‌کنند. 

چرا سیاست خارجی آمریکاستیز و نامتوازن ایران هزینه‌زا و تهدیدکننده تمامیت ایران است؟ کافی است به کارنامه این سیاست در ایران و منطقه نگاه کنیم. مگر سیاست خارجی خاتمی چه عیبی داشت؟ این دولت واقع‌‌نگرانه غنی‌سازی را تعلیق کرد و ایران را با تحریم‌ها روبرو نکرد. ولی تداوم مدیریت جهانی و شعاری احمدی‌نژاد و سیاست‌های آمریکا ستیزش سهمگین‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران زمینه‌ساز شد.

ممکن است گفته شود ایران برجام را قبول کرد، ولی آمریکا از آن خارج شد. پاسخ این است که البته ترامپ با خروج از برجام علیه ایران جنایت کرد و ایرانیان هم در برابر ترامپ زانو نزدند؛ ولی طرفداران سیاست‌خارجی آمریکاستیز هم در ایران نگذاشتند جوهر توافق برجام خشک شود و برجام اقتصادی دو را با تبلیغات محو اسراییل (آن‌هم با درج آن بر روی موشک) در نطفه خفه کردند. 

به سیاست‌های نادرست منطقه‌ای توجه کنید. به قول جناب کمالیان «کشتی کره‌ی جنوبی را توقیف کردیم، کشتی‌مان توسط اندونزی توقیف شد! کشتی‌هایی در آب‌های جنوب با مین برخورد کردند، کشتی‌هایمان در آب‌های مدیترانه به‌همین وضع گرفتار شدند!» در حوزه نفوذمان حزب‌الله و شبیه آن را در لبنان، فلسطین، عراق، سوریه، افغانستان و یمن را داریم و از آن طرف هم در برابرش با القاعده، طالبان، داعش و گروه‌های تکفیری روبروئیم و مصالح ایران توسط این نیروها تهدید می‌شود.

صداوسیما تبلیغ می‌کند صحنه‌ نبرد با اسرائیل را از ایران دور و به‌مرزهای فلسطین اشغالی منتقل کردیم، اما اسراییل امروز در خلیج فارس و در جمهوری‌ آذربایجان در شمال کشور تهدیدکننده ما است. در واقع طرفداران سیاست خارجی آمریکاستیز برآوردشان از رقیب، جهان و آینده، سطحی است. قدرت موشکی و پهبادی گروه‌های در حوزه نفوذ ما را در منطقه به‌رخ دیگران می‌کشند.

ولی اگر فردا گروه‌های نیابتی رقیب، تأسیسات و شهرهای ما را با موشک بالستیک بزنند، چه می‌شود؟ لذا سیاست خارجی ناواقع‌گرا، امنیت ایران را با مخاطره روبرو کرده است. فلسطین آزاد نشده است ولی کشورهای عربی به سمت اسرائیل حرکت کرده‌اند. درصورتی که الان در چشم ایرانیان نماد اقتدار ملی در توانایی نظام سیاسی در واکسیناسیون کشور، در ایجاد توانایی اقتصادی-معیشتی و تعامل با جهان است که فعلا وضع خوبی ندارد. 

متاسفانه خطا در اتخاذ «سیاست‌خارجی آمریکاستیز» یک جنبه مشکل است، ولی ادامه و اصرار بر این خطا جنبه دیگر مشکل است! من کارشناس خبره‌ای را نمی‌شناسم که نگران هزینه‌های این سیاست‌خارجی آمریکاستیز برای ایران نباشد. چرا این اصرار بر این سیاست خارجی عقیم ادامه دارد؟ روشن است این اصرار ضد مصالح ملی و ضد رفاه ایرانیان است. ولی ظاهرا اصرار بر این سیاست خارجی عقیم برای اقلیت حاکم «منافع» دارد و با آن «هویت‌یابی» می‌کنند و آثار سو این سیاست عقیم بر زندگی هشتاد میلیون ایرانی، برایشان مطرح نیست. این اصرار بر لجبازی یکی از تراژدی‌های ایران کنونی است.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *