رشد سیاسی فقط مربوط به تهران نیست(شهرستانها را تخفیف ندهیم)
پیروزی قاطع لیست سی نفره اصلاح طلبان و حامیان دولت در تهران و «لیستی رای دادن» انان ، در مقایسه با شهرهای دیگر، کلیشه ای غلط را در ذهن بعضی تحلیل گران ایجاد کرده است. کلیشه ای که می گوید این پیروزی تهران بخاطر این است که تهران توسعه سیاسی بیشتری نسبت به سایر شهرهای ایران دارد. این کلیشه به چهار دلیل زیر توخالی و سست است.
1. اصلاح جویان و میانه رو ها در شهرهای غیر تهران شکست نخورده اند. اگر شکست خورده بودند که در مجلس دهم شکل گیری اکثریت حامیان برجام، توسعه و دولت ( متشکل از اصلاح طلبان و اعتدال گرایان و میانه روها) در برابر اصول گرایان از نوع پایداری ( یا منتقدین تند رو دولت) شکل نمی گرفت. این پیروزی که تنها با لیست سی نفره تهران به دست نیامده است. لیستی بالای صد و هشتاد کرسی ائتلاف حامیان دولت که صد و پنجاه تا از انها از شهر های غیر تهران برامده اند، بدست امده است.
2. در شهرهایی هم که اصلاح طلبان و حامیان دولت شکست خوردند بخاطر «عقب افتادگی سیاسی» این شهر ها نبود. بلکه بخاطر این بود که «مهندسی کاران» برای انها کاندیدای قابل عرضه ای را برای رقابت باقی نگذاشته بودند. اگر کاندیدایی برای رقابت داشتند همان نتیجه تهران را می گرفتند. (البته عوامل دیگری هم در بعضی از شهر ها توضیح دهنده این شکست بود . یکی اینکه در بعضی شهرها کاندیداهای اصول گرا توانسته بودند پیوند موثری را با مردم عادی برقرار کنند. عامل دیگر در بعضی از شهرها حزب عدالت و توسعه بجای اینکه دغدغه مصالح دولت روحانی را داشته باشند مغازه شخصی زدند و در انسجام و تاثیر گزاری لیست اصلاح طلبان و حامیان دولت خلل ایجاد کردند. ) اینها خطاهای فعالان سیاسی و مهندسی کاران پشت صحنه انتخاباتی است و به درجه عقب افتادگی سیاسی شهرستانها ربط ندارد و در هر شهری هم که این خطاها رخ نداده محصول کار با تهران تفاوت ندارد.
3. غیر از دودلیل فوق ارزیابی کلان من از جامعه ایران موید عقب افتادگی سیاسی شهرهای ایران نیست. ارزیابی من از جامعه ایران این است که این جامعه اعم از شهرهای کوچک و بزرگ ان «مدرن» است و نه عقب افتاده (البته این جامعه مدرن بدقوارگی هایی نیز دارد که در کتاب جامعه شناسی ایران توضیح داده ام). این مدرن بودن به معنای بی نقص بودن نیست بلکه به این معنا است که در ایران بیش دو هزار مرکز جمعیتی است که بیش از ده هزار نفر جمعیت دارد ( یعنی همان شهر های ایران) این مراکز جمعیتی البته مشکلات معیشتی و اجتماعی و فرهنگی دارند و خواهند داشت ولی به رغم این مشکلات از لحاظ رشد اگاهی سیاسی و فردیت و پی جویی مصالح جمعی به ان مرحله رسیده اند که اگر انتخابات سالم و منصفانه برگزار شود به اکثر قواعد رایج مردم سالاری پایبند باشند. لذا اینکه در سطح شهرهای ایران با نابرابریهای اقتصادی و سایر بدقوارگی ها روبرو هستیم به معنای عقب افتادگی سیاسی نیست. اگر «مهندسی کاران» صحنه انتخاباتی درحذف رقیبان دست کاری نکنند نتایج انتخابات در شهر های کوچک و بزرگ و تهران تفاوتی نخواهد داشت.
4. در ضمن توجه داشته باشید محلات شهر تهران نمونه ای ازکل ایران و یا مراکز شهری ایران است. در تهران میان شمیران و نارمک و اسلام شهر ( که هر کدام از این مناطق جمعیتش از شهرهای متوسط ایران بیشتر است) نابرابری های گوناگونی وجود دارد ولی به رغم این گونگونی مناطق تهران به یکسان ظرفیت پاسخگویی به الزامات مردم سالاری را دارند و منطقه ای نسبت به منطقه دیگر عقب افتاده سیاسی نیست و در این انتخابات هم نبود.
5. لذا بنا به دلایل فوق اصلاح طلبان پیروزی خودر را در کسب اکثریت کرسی ها ( تحت عنوان ائتلاف اصلاح طلبان و حامیان دولت) محصول همه کمپینرهای انتخاباتی در سراسر شهر های ایران می دانند. این پیروزی نه فقط برای تهران بلکه برای همه شهرهای ایران است . لذا اصلاح طلبان نه به تهران بلکه به همه شهر های ایران می بالند و به احترام انها ایستاده و کلاه خود را از سر بر می دارند. امید داریم این پیروزی در مجلس دهم حرکت ایران را در مسیر توسعه همه جانبه، درون زا و برون نگر و پایدار تقویت کند. انشالله