ربط ما با گفتمانها
«گفتمان » پدیده ای نیست که یک فرد یا یک حزب آن را ایجاد کند. گفتمانها مثل «نهادها » هستند و در وجدان جمعی جامعه وجود (ذهنی ـ عینی ) دارند درست مثل زبان ها. در جامعه زبانهای مختلف وجود دارد و ضعف و تواناییهای این زبانها البته به کاربران انها یعنی ما انسانها ربط دارد. بنابراین یک فرد یا حزب نمی تواند یک گفتمان ایجاد کنید ولی خط مشی کلان یک حزب و میزان آگاهی مشترک و کاربری افراد یک حزب می تواند در جامعه یک گفتمان را تقویت یا تضعیف کند.
برای تغییرات مورد نیاز جامعه (و برای حکمرانی ) در جامعه کنونی ایران گفتمانهای گونگونی حضور دارند. حرف من این بود که در این دوره پسا تحریم اولا اصلاح طلب ها ( و از جمله اعضای حزب اتحاد) در مطالعات روزمره خود به این گفتمانها حساس و آگاه باشیم. ثانیا از میان این گفتمانها در زمینه تغییرات و توسعه کشور گفتمان توسعه درون زا و برون نگر، پایدار و همه جانبه و در زمینه حکمرانی گفتمان «حکمرانی خوب» بهداشتی و قابل دفاع عقلانی است. ثالثا کوشش در جهت ایجاد «اجماع » در چگونگی اداره امهات امور جامعه ( مثل توسعه) در میان نیروهای موثر جامعه و افکار عمومی، همچنان که نیلی تاکید کرده، یکی از رسالت های یک حزب به روز نیز هست.
اگر نکات بالا مسموع باشد این بحث صرفا با مصوبه در سلسله مراتب یک حزب به نتیجه نمی رسد بلکه نیازمند هم تلاش تک تک اصلاح طلب ها در ارتقای دانش گفتمانی مورد نیاز است و البته جهت گیری های کلی و فکری احزاب نیز مهم است. در مقام مثال در انتهای دهه ۷۰ اصلاح طلبان در اتخاذ رویکردهای تغییر با مصوبه « اصلاح طلب» نشدند بلکه این آگاهی های مشترک و به روز شده علاقمندان به تغییر بود که به تدریج در برابر رویکردهای دیگر تغییر اصلاح طلب شدند.