رای قومی؟/ مصاحبه با روزنامه هم‌میهن

❓نظر شما درباره این مغالطه قومی چیست؟ به خصوص این که عده‌ای شروع به فحاشی علیه مردم ورزقان آذریایجان کردند. در حالی که رای پزشکیان در سیستان و بلوچستان هم بیشتر بود. آیا رای قومیتی بود؟

ببینید انتخابات ١۴٠٣ یک انتخابات جدی و با نتایج مهمی بود. در درجه اول ایران پیروز این انتخابات بود. سه نیرو در این انتخابات بطور جدی و با تمام قوا فعال بودند. یکی اصول‌گرایان رادیکال بودند و انگیزه قوی داشتند که میراث «دولت یکدست» را ادامه دهند.

دیدید که چگونه از امکانات اداری، رسانه‌ای و مالی دولت در جریان انتخابات استفاده کردند. شما کافی است به رفتارهای منصوری معاون اجرایی رئیس جمهور توجه کنید و ببینید که چگونه شورش را در آوردند. در برج میلاد دهداران سراسر ایران را جمع کردند تا نامزدشان را تبلیغ کنند!

نیروی دوم رسانه‌های ماهواره‌ای بودند که بطور متمرکز روی «تحریم» انتخابات کار کردند و دائم پزشکیان را تخریب می‌کردند. در مرحله اول هم که شصت در صد مردم در انتخابات شرکت نکردند، این ها آمدند گفتند ای مردم اگر تحریم رو در مرحله دوم ادامه بدهید دیگر کار رژیم یک سره می‌شود. اما ناکام ماندند و در دور دوم ده در صد مردم بیشتر در انتخابات شرکت کردند. و این رکورد مهمی بود چون معمولا در دور دوم انتخابات میزان مشارکت کمتر از دور اول است. 

در صورتی که همه می‌دانیم که شصت در صدی که در انتخابات شرکت نکردند سی در صد آن معمولا در هر انتخاباتی شرکت نمی‌کنند. و درست این بود که بگوییم سی در صد شهروندان ایران آگاهانه شرکت نکردند و رای ندادن آن‌ها اعتراضی بود و همه از جمله حکومت و دولت پزشکیان شایسته است به مطالبات این جمعیت بزرگ ناراضی توجه کنند. اما همین سی در صد هم که نیروی برانداز نبودند. اما ماهواره‌ها این جمعیت را «تحریمی» و «سرنگونی طلب» تعریف و تبلیغ کردند. و گفتم در عمل موفق نبودند و ده در صد مردم اتفاقا بیشتر شرکت کردند. 

نیروی سوم همین شهروندان پیاده‌ای بودند که با امکانات محدود اصلاح‌جویان و میانه‌روها در جامعه از نامزدی پزشکیان دفاع کردند و با دست خالی هم در مرحله اول انتخابات و هم در مرحله دوم پزشکیان را به پیروزی رساندند. 

با این پیروزی مهم هم «خالص‌گرایان ناکام» و هم «تحریم‌گران سرنگونی‌طلب» به شدت از این پیروزی تاریخی مردم ایران عصبانی شدند و شروع کردند که این پیروزی را تخطئه کنند. یکی از مکانیزم‌های تخطئه آن ها این است که بگویند این پیروزی کار شهروندان ایرانی نبود و کار نیروی قومی بود که از اساس سخن بی‌پایه‌ای است. 

چرا سخن این جریان ناکام بی‌پایه است؟

اتفاقا رفتار انتخاباتی مردم هم در مرحله اول و هم مرحله دوم قومیت گرایانه نبود و نرمال و ایرانی بود. من به سه نشانه اشاره می‌کنم. 

نشانه اول. آمار مشارکت در مرحله اول نشان میدهد مشارکت استان آذربایجان شرقی تفاوت معناداری در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری ۱۴٠٠ نشان نمیدهد و روی ۴۴٪ ثابت بود. در حالی‌که انتظار میرود طبق ادعای برچسب‌زنندگان قوم گرایی مردم این استان باید توجه بیشتری برای فرستادن نامزد آذری‌زبان خود می‌کردند. یا در استان اردبیل که در انتخابات سال ۱۴٠٠ حدود ۵۵٪ مشارکت داشت، در انتخابات اخیر ۴۶٪ پای صندوق رفته اند. آذربایجان غربی که در ۱۴٠٠، حدود ۴۶٪ درصد مشارکت داشتند، در انتخابات اخیر مشارکت ۴٠٪ را تجربه کردند. زنجان هم با حضور ۴۶ درصدی ٩ در صد کاهش در مقایسه با سه سال پیش داشت. یا در کردستانی که در سال ١۴٠٠ مشارکت ۳۷ درصدی بود، در ١۴٠٣ ۲۷٪ پای صندوق رأی رفته اند. جالبه این آمار عدم مشارکت و نارضایتی را نشان می‌دهد ولی اتفاقا خبری از تعصب قومی نسبت به پزشکیان نیست. 

نشانه دوم این که شنیدم در محفل نامزد شکست خورده گفته شده: چون پزشکیان ترک بود ترکها نامبرده رو رئیس جمهور کردن، ما در بیشتر استانها رای‌مون از پزشکیان بیشتر بود. در بی‌پایه بودن این حرف می‌شه به آمار زیر استناد کرد. در سال ۹۶، در سه استان آذربایجان شرقی، اردبیل و آذربایجان غریی نتایج بدین ترتیب بوده:

_آذربایجان‌شرقی

روحانی: 1281000

رییسی: 662000

_آذربایجان‌غربی

روحانی: 10300000

رییسی: 473000

_ اردبیل

روحانی: 412000

رییسی: 261000

مرحوم رییسی در مجموع این سه استان تقریبا نصف روحانی رای آورد! آیا حسن روحانی هم ترک بود! مشکل در منطق شکست خوردگان در این انتخابات این هست که نمی‌خواهند قبول کنند ترکها هم مثل بقیه استان‌ها نسبت به انتخاب افرادی با تفکرات متوهمانه مشکل داشته‌اند.

نشانه سوم فراتر از رفتار انتخاباتی است و توجه به آمار پیمایش‌هایی است که قبلا در مورد گرایش به قوم‌گرایی در ایران انجام شده است.

طبق این نظر سنجی‌ها از ایرانیان پرسیده شده «تا چه حد به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنید؟» در پاسخ هشتاد و سه مردم ایران پاسخ داده‌اند که به ایرانی بودن خود زیاد و خیلی زیاد افتخار می‌کنیم. (من این آمار را به نقل از دکتر رفیعی مدیر اسبق سازمان نظرسنجی ایسپا اشاره می‌کنم). بنابراین اساسا مردم ایران چه ترک، چه کرد، قوم گرا نیستند. حتی ایرانی ها از میان هویت های مذهبی، ملی و قومی، در میانشان هویت ملی از همه قوی تر و هویت قومی از همه ضعیف تر است. برابر پیمایش‌های موجود مردم ایران بیش از همه خود را ایرانی می دانند.

بنابراین هم سخنگویان «خالص‌گرایان» و هم «تحریم‌گران» در رسانه‌های ماهواره‌ای از شکست در این انتخابات به شدت عصبانی هستند و به نادرست برای تخطئه این پیروزی به «ابزار قومیت» متوسل شده‌اند. 

جای بحثش در این فرصت کوتاه نیست، اتفاقا انتخابات ١۴٠٣ اثر ترمیمی داشته است و «پان‌های» بیرون مرزی را ناکام گذاشته. زیرا در چهار دهه گذشته معمولا روسای جمهور، از کرمان، یزد و مشهد بودند. ولی این بار در انتخابات ١۴٠٣،رئیس جمهور «آذربایجانی-کردستانی» است. در دهه اول انقلاب که رئیس جمهور و نخست وزیر آذری‌زبان بودند ولی متولد یا بزرگ شده تهران و مشهد بودند. در ١۴٠٣ کسی رئیس جمهوری شده که بزرگ شده کردستان و آذربایجان است.

حمیدرضا جلائی پور وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *