تحلیل سیاستگذاری اجتماعی با لنز حکومتمندی
هدف اصلی این مقاله، معرفی دستگاه مفهومی حکومتمندی در تحلیل سیاستگذاری اجتماعی است. محور این دستگاه مفهومی، مطالعۀ نحوۀ تحقق قدرت (بهمعنای فوکویی) ازطریق سیاستگذاری اجتماعی است. یعنی: عقلانیتهای سیاسی (گفتمانهای) حاکم بر سیاستگذاری اجتماعی کدام است؟ سیاستگذاری اجتماعی ازطریق چه تکنولوژیهایی فِعلیت مییابد؟ سیاستگذاری اجتماعی چه نوع سوژهها و هویتهایی را در شهروندان برساخت میدهد؟ در مقالۀ حاضر، با روش نظریتحلیلی، سعی شده است جایگاه و کاربردپذیری رویکرد حکومتمندی در تحلیل سیاستگذاری اجتماعی معرفی و دربارۀ آن بحث شود. از دو منظر معرفتی و روشی، رویکرد حکومتمندی را میتوان برای تحلیل سیاستگذاری اجتماعی بهکار برد: ۱. در حوزۀ معرفتی، با کمک رویکرد حکومتمندی، میتوان سیاستگذاری اجتماعی را براساس سه بُعد عقلانیت و تکنولوژی و سوژۀ حکومت بررسی و تحلیل کرد؛ ۲. در حوزۀ روشی، تحلیل سیاستگذاری اجتماعی با لنز حکومتمندی، گرچه با هر دو روششناسی تحلیل گفتمان و تبارشناسی امکانپذیر است، منتهی روش اخیر نسبتبه روش اول مرجح دانسته میشود. رویکرد حکومتمندی از دهۀ ۱۹۹۰، قابلیت بسیاری برای تحلیل حوزههای مختلف سیاستگذاری اجتماعی غیرایرانی پیدا کرده است؛ اما تاکنون در ایران، بهصورت نظری و تجربی استفاده نشده و با چنین خلئی، ابعادی از تحلیل سیاستگذاری اجتماعی نیز از حوزۀ نظر و عمل (پراکسیس) دور خواهد ماند.
نویسندگان: حمیدرضا جلائیپور، علی اصغر سعیدی، کرم حبیب پور گتابی
انتشار: مطالعات جامعهشناختی، دوره 19، شماره دوم، صص 200_167