بهراحتی میتوان از دستاوردهای انتخابات دوم خرداد 76 دفاع کرد.
دستاوردهای انتخابات دوم خرداد ۷۶ که روشن است، عالی بود. در آن زمان هم سیاستخارجی ایران با بحران روبرو بود. کشورهای غربی سفرای خود را به کشورهایشان فرا خوانده بودند.
🔸آمریکا ایران را تهدید نظامی میکرد (بوش پسر چهار سال بعد و پس از یازده سپتامبر ایران را محور شر نامید). در چنین شرایطی مردم ایران با مشارکت کمنظیر در انتخابات ۷۶ و با مشارکت هشتاد در صدی خود محمد خاتمی را به ریاست جمهوری اسلامی رساندند، و دوره اصلاحات را رقم زدند.
🔸با این که همان زمان اصولگرایان رادیکال هر ۹ روز یک بحران برای دولت خاتمی درست میکردند، اما شاخصهای اقتصادی، سیاسی، بینالمللی، اجتماعی و فرهنگی نشان میدهد کشور خوب اداره شد-زندگی و عزت مردم بهتر شد. تورم یک رقمی شد. رشد اقتصادی کشور بالای پنج درصد شد.
🔸سرمایهگذاری افزایش یافت. به پیشنهاد ایران سازمان ملل یک سال را در جهان سال گفتگوی تمدنها اعلام کرد. تشکلهای سیاسی و مدنی تقویت شدند. فرهنگ سیاسی مدارا و آزادی مخالف و گفتگو رشد کرد. نشریات جامعه مدنی و دانشجویی رشد تصاعدی پیدا کرد.
🔸تیراژ نشر کتاب، تاتر و محصولات فرهنگی افزایش یافت و سینمای ایران جهانیتر شد. بنابراین به راحتی میتوان از نتایج انتخابات دوم خرداد دفاع کرد.
🔸مساله اقتدارگرایی و مخالفان آن موضوعی ریشهدار در ایران است و در یک روند تدریجی و تاریخی باید به حل آن فکر کرد. همان موقع در دوره اصلاحات هم دولت پنهان مهمترین دغدغهاش این بود که به مردم نشان دهد که با رای مردم چیزی تغییر نکرده و نمیکند. در صدا و سیما دستاوردهای دوم خرداد تخطئه میشد.
🔸بخشی از مردم و دانشجویان رادیکال هم باور کردند و از خاتمی عبور کردند. خود اصلاحطلبان هم با چند نامزد وارد مبارزات انتخاباتی ۸۴ شدند (با هاشمی، کروبی، معین، و مهرعلیزاده وارد مبارزات انتخاباتی شدند) و در نتیجه از احمدینژاد شکست خوردند. با این همه نمیتوان نتیجه گرفت که شرکت در انتخابات و مبارزات انتخاباتی کار بیفایدهای بود.
🔸وقتی که احمدینژاد به رغم صدها میلیارد درآمد نفتی و با قمپزهایش در سیاست خارجی و مدیریت جهانی، دست کشور ایران را به زیر ساتور تحریمهای هفتگانه شورای امنیت برد، باز مردم در سال ۱۳۸۸ در انتخابات شرکت کردند که فضای نیمه امنیتی کشور را بشکنند ولی نتوانستند ولی در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ این کار را انجام دادند. و شکستن فضای نیمه امنیتی باز با رای مردم امکان پذیر شد.
🔸به رغم نتایج انتخابات ۱۴۰۰ که در آن انتخابات، نیمی از اصلاحطلبان شرکت نکردند (بخاطر عمق مهندسی انتخابات) و نیمی هم که شرکت کردند و همتی را نامزد خود کردند شکست خوردند، و الان هم اوضاع کشور فقر زده ایران را که میبینید، ظاهرا باز شما از انتخابات دفاع میکنید؟
🔸بله همچنان از جدی گرفتن انتخابات دفاع میکنم و برای این دفاع دو دلیل دارم.
🔸اول اینکه الان قبول دارم که وضع کشور از حیث داخلی و خارجی بحرانی است. حاکمیت علامتی از انعطاف و بازگشت به رای برابر مردم از خود نشان نمیدهد و دنبال پندارهای خود است. دنبال گذشتن از پیچ تاریخ است و برای سازوکار دموکراسی و انتخابات منصفانه ارزشی قائل نیست. حاکمیت افراد موید کار حاکمیت را دور خود جمع کرده، غره به دستاورد پهبادی، موشکی و هستهای است. اینها همه درست. ولی شما به من بگویید در این شرایط راه اصلاح و تغییر وضع موجود چیست؟
🔸من حرفم این است همچنان راه تغییر و اصلاح امور کشور، جدی گرفتن سازوکار انتخابات است (سازوکار انتخابات در برابر رژیم سلطنتی، یکی از دستاوردهای مهم انقلاب ۵۷ بود ودهست).
🔸راههای دیگر تغییر پرهزینه و یا نشدنی است. راه حل «ادامه وضع موجود» که ایرانسوز است. در مسیر توسعه کشورهای اطراف ایران، امارات، قطر و کویت از ایران به شدت جلو زدهاند. ایران بعنوان دومین دارنده منابع گازی جهان فقط نیم درصد در بازار گاز جهان نقش دارد و قطر فسقلی نقش محوری در بازار گاز جهان دارد. و متاسفانه اصولگرایان تندرو از اینکه واگن قطارشان را به لکوموتیو زنگزده پوتین در روسیه بستهاند هنوز به خود نیامدهاند.
🔸راه حل وقوع «ابرشورش» که راه حل مشکلات نیست بلکه ایران را ناامنتر میکند.
🔸راه حل انجام «انقلاب دیگر» که اصلا شدنی نیست. حتی اگر انقلاب شدنی بود با حضور جریانات خطرناکی مثل نتانیاهو، ترامپ-پمبئو، فرقه رجوی، «سلطنتطلبان مستبد و آویزان محافل غربی» تمامیت ایران به مخاطره میافتد.
🔸درسته راه حل «انتخابات» ناهموار است ولی ممکنترین و بهداشتیترین راه ممکن برای مواجهه با بحرانهای ایران است