اختیاریشدن حجاب و برچیدن گشت ارشاد برای کاهش نارضایتیها ضروری است/مصاحبه با هممیهن
🔹 ارزیابی شما از واکنش گسترده افکارعمومی بویژه زنان به مرگ مهسا امینی چیست و چه تفاوتی با اتفاقات مشابه قبلی داشته است؟
مهسا امینی یک زن کرد جوان بود که در تعطیلات شهریور به همراه برادرش به تهران میآید و از ایستگاه مترو در تهران بیرون میآید، مثل بسیاری از زنان ایران در زندگی روزمرهٔ شهری. بعد به قصد ارشاد و آموزش به ساختمان وزرا برده میشود و بعد از دو سه ساعت با مرگ مغزی تحویل بیمارستان کسری میشود! ببینید هر شهروند ایرانی (و حتی غیر ایرانی) که این خبر را میشنود در شوک عاطفی فرو میرود، دلش از صمیم قلب برای مهسا و خانوادهاش ریشریش میشود و هر خانواده و همه معترضان به تبعیض جنسیتی و تحمیلها در دهههای گذشته هم احساس میکنند چنین فاجعهای میتواند برای دختر خود آنها اتفاق بیفتد. لذا شاهد انفجار عاطفی این فاجعه در سطح ملی و در سطح خانوادهها بودیم و فقط رخدادی در سطح نخبهها نبود.
فراگیری رسانههای اجتماعی و نشر سریع عکسهای او هم به افزایش واکنش عمومی کمک کرد.
🔹 مواضع اصلاحطلبان مبتنی بر تعطیل گشت ارشاد و مواضع دولت، مبتنی بر دستور رسیدگی بوده است. به نظر شما، واکنش نیروهای سیاسی و احزاب و نیز حکومت تا چه حد با این انتظار و اعتراض و خشم عمومی تناسب داشته است؟
پس از این فاجعه انتظارات از بلوک قدرت بالا است. شما یادتان هست رئیسی در تبلیغات انتخاباتیاش شعار میداد که من «گشت مسولین» راه میاندازم. حالا گشت ارشاد دوره او فاجعه مهسا را میآفریند. با این همه در برابر این فاجعه اینبار اغلب تشکلهای اصلاحطلب (جبهه اصلاحات ایران و احزاب اصلی اصلاحطلبان) به سرعت واکنش نشان دادند و خواستار تعطیلی گشت ارشاد و/یا توقف اجبار حجاب شدند. اما در بخشی از جامعه خواستهها فراتر است و فعلا توسط نیرویی نمایندگی موثر نمیشود.
🔹 چرا و چگونه به این نقطه رسید؟
بحث آن مفصل است. من فقط به دو دلیل اشاره میکنم.
دلیل اول اینکه بلوک قدرت بیست و پنج سال است که در برابر اصلاحات مقاومت میکند و هی دارد مردم را اصلاح امور مایوس میکند.
دلیل دوم اینکه جامعه از سال ۹۶ به بعد با تحریم، فقر و سرکوب روبرو است. حکومت در برابر اعتراضات مردمی دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و اعتراضات آب و نان در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ پاسخ شایستهای نمیدهد و کار خودش را میکند و تغییر مسیر نمیدهد. گویی حکومت ایران در دنیای دیگری است. حکومت در داخل کشور بجای پذیرش اصلاح امور دنبال مهندسی و قالبزنی سبک زندگی در میان مردم کشور است. حکومت دنبال گشت ارشاد هست (در حالی که سرقت افزایش یافته)، حکومت دنبال کنترل هنرمندان هست، حکومت دنبال گماشتن مامور فرهنگی در مدارس و بانکها و معابر عمومی و پارکها است. در حالی که کشور کوچک امارات قدرت اول اقتصادی منطقه شده ولی ایران در مسیر رکود، تورم و فقیر شدن حرکت میکند و حکومت شعار رسیدن به تمدن و عبور از پیچ تاریخی میدهد!
سیاست خارجی حکومت نامتوازن و آمریکاستیز و پرهزینه و مانع تعامل اقتصاد ایران با جهان است. هیجده ماه است که برجام را به تعویق انداخته و بیشتر متاثر از هماهنگی با روسیه-پوتین است. تداوم این وضعیت مردم را خسته کرده و جامعه را به این نقطهای که گفتید رسانده.
🔹 آیا راهکاری برای کاهش شکاف و تعارض شکلگرفته بین جامعه و حکومت بر سر این موضوع وجود دارد؟
حتما راهکار هست، حکومت دنبالش نیست. در کوتاهمدت تعطیلی گشت ارشاد و تجدید نظر قانونی درباره حجاب اجباری درد و نارضایتی مردم را کاهش میدهد. ببینید ما در جهان یک میلیاد و چندصد میلیون مسلمان داریم که در پنجاه و هفت کشور زندگی میکنتد. تنها در دو کشور است (افغانستان و ایران) که حجاب اجباری دارند. آیا اختیاری بودن حجاب در آن پنجاه و پنج کشور مسلمانی را نابود کرده؟ «حجاب» برای التزام داوطلبانهٔ مسلمانان متشرعِ باورمند به حجاب است و نه تحمیل توسط دولت به همهٔ شهروندان متکثر. «حجاب اجباری» وسیله کنترل و نقض حقوق زنان است و عامل افزایش نارضایتی.
در میان مدت هم راهکار وجود دارد.
خلاصهًاش این است که سیاستهای داخلی حکومت (همان مهندسی از بالا که گفتم) باید تغییر کند و سیاست خارجی باید در خدمت منافع ملی و تعامل اقتصاد ایران با جهان باشد. راه کار ترمیم شکاف دولت و ملت مهم است-الان شکاف عمیق است. «دولت یکدست» فعلی فقط پانزده در صد مردم را نمایندگی میکند. مهندسی انتخابات ۱۴۰۰ ضربه مهلک به مشروعیت حکومت زد. کشور را باید نرمال و با رضایت وپنمایندگی مردم اداره کرد. مدیریت فعلی کشور دائم شرایط ایران را در وضعیت بحرانی و عدم تعین نگه میدارد. بطوریکه حتی حکومت قادر نیست رضایت زائران کربلا را بدست بیاورد.