ائتلاف نانوشته میانهروها ضروری است/مصاحبه با شرق درباره خالصسازی
- 1. لاریجانی در صحبت های اخیرشان از یک واژه تازه استفاده کردند و گفتند انقلابیون کاسبکار همه پست ها را می خواهند. به نظر شما آیا می توان به جریان تمامیت خواه این اصطلاح را اطلاق کرد یا اساسا راست نو یا راست رادیکال یا پایداری را به معنای مصطلح کلمه نمی توان انقلابی دانست که بخواهیم برایش صفت کاسب کار قائل شویم؟
جلائیپور: متاسفانه این جریانی که در کشور مسلط شده هم تندرو و هم رادیکال هست ولی نه مثل رادیکالهای جوان اول انقلاب که جانشان کف دستشان بود، آنها کاسب و دنبال موقعیت نبودند.
یادمه اونها حتی حقوق معمولی هم نمیخواستن دریافت کنند. اتفاقا اینهایی که داریم درباره آنها صحبت میکنیم رادیکال کاسب هستند. با حرفهای تند دیگران رو حذف میکنند و دنبال موقعیت و تثبیت خودشان هستند- بدون رعایت شایسته سالاری و قانون.
به رفتارشون در دانشگاهها، در اموزش و پرورش و امور هنری و فرهنگی کشور نگاه کنید. همین وزیر آموزش و پرورش یک فرد تندروی رادیکال و در عین حال کاسب هست. آشکارا کاسبکارانه حرف میزنه و ابایی هم ندارد و کسی هم بهش تذکر نمیده.
- با این که خیلی ها رفتار جبهه پایداری را ذیل تمامیت خواهی و انحصار تفسیر می کنند چرا لاریجانی سعی می کند از اصطلاحات جدیدی استفاده کند که خاص خود ایشان است آیا به این خاطر است که مایل نیست با ادبیات اصلاح طلبان و اعتدال گرایان اشتراک داشته باشد یا ناشی از تحصیلات فلسفی و رشد کردن در محیط روحانی و مذهبی است؟
جلائیپور: جریان پایداری یک جریان اقتدارگرا-بنیادگرای سیاسی است. و این جریان تندرو و اهل حذف هست. بیشتر در حذف مهارت دارند و لذا اهل تصفیه و خالصگرا هستند. اتفاقا لاریجانی با انتخاب واژه تحلیلی خالصگرایی، واژه خوبی را انتخاب کرده. این واژه هم نشان دهنده جریان حذف هست و هم برای او که یک اصولگرا است یک واژه بهداشتی است. چون خالصگرایی را از کلام رهبری بیرون آورده. و روشنه لاریجانی اصلاحطلب نیست و طبیعی است که گفتمان خودش را داشته باشه. ولی جالبه اغلب میانهروهای کشور (مثل اصلاحطلبان و اعتدالیها و دگراندیشان غیر انقلابی) با اصطلاح خالصگرایی او همراهی کردند. همچنان که همین میانه رو ها با واژه “خودبراندازی” و “لزوم خود اصلاحی حکومت” که خاتمی مطرح کرد، همراهی کردند.
- لاریجانی در پاسخ به این پرسش که چرا در انتخابات اسفند ماه شرکت نمی کند یک پاسخ فلسفی داده و گفته امور عدمی نیاز به توضیح ندارد و یک پاسخ سیاسی که من در آینده خواهم گفت چرا ثبت نام نکردم. آیا می توان گفت امر عدمی فرض بر شرکت نکردن یا ثبت نام نکردن است و این که خود ثبت نام نکردن او با سابقه 12 سال نمایندگی سوژه است.. و این که چرا به آینده موکول می کند آیا انتظار و امیدی دارد که قانون انتخابات تغییراتی کند یا منتظر پالس و پیامی است یا این که در حال رصد و سنجش ارایش نیروها هست؟
جلائیپور. فعلا به گذشته نرویم، در شرایط فعلی روشنه که علی لاریجانی یک اصولگرای میانه رو است. او که اهل تحریم انتخابات نیست ولی از وضع موجود انتخابات هم راضی نیست. حتما منتظر تغییرات از سوی حکومت است. لذا موضع او بعنوان یک نیروی سیاسی علیالاصول اشکال ندارد. نشون میده لاریجانی ذوب در خالصگرایان نیست و در عین حال نگران کشور هست و صحنه سیاسی رو هم داره رصد میکنه. الان که نظر سنجی نداریم فرض کنید در انتخابات ۱۴۰۲ اگه چهل در صد مردم در آن شرکت کنند مگه عیبی داره که جریان لاریجانی در آن ایفای نقش کنه؟ این خالصگرایان تصمیماتشون برای کشور اغلب مخرب هست. لاریجانی برجام رو بیست دقیقه تصویب کرد دولت رئیسی و مجلس دوازدهم دو ساله اقتصاد کشور رو معطل کردهاند.
- 4.با توجه به این که او گفته انقلابیون کاسب کار همه پست ها را می خواهند ایا این انتقاد متوجه خود او نیست که بعد از انتخابات اسفند 94 که مجلس امید تشکیل شد عده ای انتظار داشتند برای یک دوره یک ساله عارف رییس مجلس شود تا حتی در ظاهر مردم تغییری احساس کنند.. ایا این گفتار با ان رفتار تعارض ندارد؟ ایا می توان این نقد را متوجه اصول گرایان سنتی دانست که گرچه اصطلاح انقلابیون کاسب کار بر ان ها اطلاق نمی شود ولی خودشان هم در اختیار گرفتن مناصب عملا مجالی برای دیگران فراهم نیاوردند؟
جلائیپور. اگه بخواهیم روی سوابق برویم تجربههای خوبی نیست و شما درست میگویید. آقای علی لاریجانی در دوره اصلاحات یک شخصیت جدی مخالف اصلاحات بود. ولی الان هم اوضاع کشور و هم لاریجانی تغییر کرده، کشور در وضع خوبی نیست. الان لاریجانی مشکل کشور رو که همین خالصگرایی است خوب تشخیص داده و داره یک تلاشی میکنه. در این راه خوبه همه میانهروها و عقلا تلاش کنند.
- یکی از جدی ترین انتقاداتی که به ابراهیم رییسی می شود این است که فاقد گفتمان اختصاصی است. در این دو سال او به شکلی صحبت کرده که حتی روزنامه دولت و روزنامه های همسو نمی توانند تیتر و عنوانی استخراج کنند معمولا یا تکرار صحبت های رهبری است یا ادبیات رسمی.. و تقریبا می توان گفت هیچ واژه اختصاصی یا اصطلاح خاص خودش را ندارد.. آیا موافق هستید که یک شخصیت برجسته سیاسی باید ادبیات سیاسی خاص خودش را داشته باشد و تعابیری که از زبان لاریجانی می شنویم بیش از پیش ما را متوجه این ضعف در گفتمان رییسی می کند؟
جلائیپور. همینطوره. اولا کلا ذخائر مفهومی آقای رئیسی کم هست ثانیا اکثر تیم کاری دولت وی از خالصگرایان، پایداریها و فارغالتحصیلان تندرو دانشگاه امام صادق هست-خب کار بهتر از این که هست نمیشه. رئیسی حتی از گفتمان اصولگرایان میانهرو هم دور هست. اطرافیان رئیسی به فکر اعتبار و منزلت رئیسی نیستند بیشتر در جریان حذف با هم رقابت دارند. شما دیدید در اوج اعتراضات وزیر کشور مصاحبه کرد و ابراز ناراحتی کرد که چرا هنوز افراد در سطح مدیر کل خوب جارو نشدند!
- یکی از موارد دیگر که اقای لاریجانی اخیرا به ان اشاره کردند این است که رفتار کلیسا در قرن 17 باعث دین گریزی و اتفاقات بعدی در اروپا شد.. آیا به نظرتان این سخن اقای لاریجانی شخصی است یا هشداری است از جانب روحانیت غیرحکومتی یا غیر سیاسی و این نگرانی که جامعه از روحانیت فاصله می گیرد و عملکردها را پای این قشر می نویسند؟ رییس قبل از او یعنی حداد عادل به تازگی در انتقاد از سکولاریسم گفته بود اگر پاپ یک نظری بدهد و مجلس ایتالیا یک قانونی بگذارد پاپ حتی اختیار ندارد بتواند مصوبه مجلس را تغییر بدهد.. آیا می توان این صحبت لاریجانی را پاسخ به حداد عادل دانست؟ و می توان گفت در میان اصولگرایان سنتی هم این اختلاف در گرفته و چهره هایی مانند لاریجانی نگران شدند سرنوشت کلیسا در انتظار دخالت روحانیون در امور سیاسی در این حد گسترده باشد ولی می تواند به فاصله جامعه با روحانیت منتهی شود و می توان گفت یکی از دلایل ثبت نام نکردن لاریجانی این باشد که او هم به رویکرد جامعه محور روی اورده به حای اصرار بر ایفای نقش در حاکمیت؟ یا این که صرفا باید اظهار نظر هایی بدانیم برای در صحنه ماندن و بیرون از صحنه حاکمیت بختی برای ایفای نقش در جامعه ندارند؟
جلائیپور: اول این که اگر هر فرد یا گروهی ضمن رعایت قواعد بازی بخواهد و علاقه داشته باشد در صحنه سیاسی و قدرت باشد که فی نفسه اشکال ندارد. دوم این که لاریجانی هم شاهد چهار دهه دولتی کردن نهاد دین هست. نتیجه این چهار دهه نه دولت چابک و توسعه گرا و مردمی شده و نه دین خدا خوب در جامعه ترویج شده. لذا اگه در این باره او هم نگران بشه و از تجربه مسیحیت مثال بیاره اشکال نداره. نکته این هست که در سالهای اخیر علی لاریجانی بر ابعاد جمهوریت بیشتر تاکید میکند و خوبه از این سخن استقبال بشه.
- چهره هایی مانند حسین مرعشی تفاوت بارزی میان راست رادیکال یا پایداری که در حال خالص سازی و حذف نیروها هستند با راست نو که نمادش قالیباف است نمی بینند.. اقای مرعشی در مصاحبه با ما گفتند تفاوتی میان سعید جلیلی و قالیباف نمی بینم.. ایا به نظر شما هم عملا هر دو بخش جناح راست یک پروژه را دنبال می کنند یا می توان از خلال صحبت های لاریجانی یک راه دیگری جستجو کرد و جناح راست نمی تواند این تمامیت را بین خودش حفظ کند و این حذف دیگران به تعبیر لاریجانی خالص سازی و انقلابیون کاسب کار شامل خودشان هم می شود و این عادت به حذف را بین خودشان هم تسری داده اند؟
جلائیپور: ارزیابی من این هست که: در دموکراسی آینده کشور هم به اصولگرای میانه رو، هم به اصلاحطلب و هم به دگراندیشان نیاز است تا در چارچوب قانون و قواعد بازی سیاست ورزی کنند.ولی خالصگرایان یک نیروی ضد تمایزیابی سیاسی و نظام رقابتی حزبی هستند. این ها طرفداران نظارت استصوابی حداکثری هستند. به تمام معنا انحصارطلباند. شما دیدید در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ چه بازی انحصارگرانهای را از خود نشان دادند. یکی از راههای درمان این جریان تند خالصگرایان این است که میانهروهای کشور ائتلاف نانوشته داشته باشند.