مصاحبه با روزنامه اعتماد درباره «جنبش اعتراضی مردم ایران»

سوال: به نظر شما نظام سیاسی برای عبور از چالش پیش رو چه راهکارهای اصلاحی را باید مورد توجه قرار دهد.
اول از همه حکومت باید بفهمد چه اتفاقی افتاده است. هنوز حکومت در صدا و سیما از اغتشاشگران صحبت میکند!
در صورتیکه در ایران با جرقه جانباختن مهسا، یک جنبش ملی اعتراضی شکل گرفته است. جنبشی که از تجمیع جنبشهای پیشین و اعتراضات فراگیر دختران، زنان و جوانان شکل گرفته است- حتی افکار عمومی جهانیان برانگیخته شده است.
این جنبش برانگیخته شده دنبال “باز پسگیری زندگی” از حکمرانی است. حکمرانی که مبتنی بر تحمیل یک سبک زندگی بوده است. وجه غالب این جنبش اغتشاشگری نیست و مطالبه زندگی است. (به غلبه شعار زن، زندگی و آزادی و مرد، میهن و آبادی توجه کنید).
اگر به عمق رخداد فکر کنیم راه عبور از وضعیت فعلی اجرای الگوی سرکوب در جنبشهای قبلی (جنبش سبز ۸۸ و جنبش مالباختگان ۹۶ و جنبش بنزین ۹۸) نیست. راه رهایی بازکردن ساختارهای حکومت است.این کار هم از راه تعامل و گفتگو میان معتمدین نیروهای جامعه مدنی و حکومت به دست میآد. باید ساختارهای حکومت گشوده و پاسخگو شود.
سوال: عدم توجه به مطالبات مردم و جوانان چه تبعاتی را می تواند به دنبال داشته باشد.
ممکنه اتفاقات غیر منتظره بیفته. دو دهه هست که کارشناسان به حکومت متوهم و متصلب هشدار میدهند. من فقط به یک احتمال در آینده اشاره میکنم.
اگر حکومت پاسخ درخور به این جنبش ملی اعتراضی ندهد الان جامعه در وضعیت “اپیزودیک انقلابی” است. یعنی شهرهای ایران شاهد هزاران معترض است. اگر پاسخ داده نشود , جامعه میتواند وارد “وضعیت انقلابی” بشود یعنی شاهد وضعیتی که دهها هزار نفر در شهرها اعتراض کنند.
البته ممکنه است حکومت مثل گذشته موقتا موج اعتراض را بخوابانند ولی دوباره اعتراض کوبندهتر سربرمیآورد. همچنان که جنبش مهسا کوبندهتر از جنبش ۹۸ است.
ببینید در دوهه گذشته حکومت در ایران چه کرده؟ به میزانی که حکومت از جمهوری و ویژگیهای آن فاصله گرفته و به حکومت اقلیت و کور نسبت به مطالبات مردم تبدیل شده به همان میزان جامعه را اعتراضی و جنبشیتر کرده است. اگر این تصلب حکومت تداوم پیدا کند گفتم ممکن است وضعیت ایران از وضع جنبشی هم فراتر رود و یا حتی ایران بصورت سیستمیک ناامن شود.
پرسش: نظام اين روزها درباره گفتگو و مصالحه صحبت مي كند، به نظر شما براي شكل گيري اين گفتگو چه بسترهايي بايد ايجاد شود. درواقع ملزومات شكل گيري اين گفتگوي دو طرفه يا چند جانبه چگونه است؟
این سخنان جدی نیست و توسط افراد اصلی هم ارائه نمیشود. همینجور زمان را از موضع بالا و متوهمانه از دست میدهند. باید کارهای عملی انجام بدهند تا زمینه اعتماد فراهم شود. اول اینکه مردم را تهدید نکنند و با سختیهایی که در زندگی روزمره کشیدند همدلی کنند. فوری روزنامهنگاران و دانشجویان و فعالان سیاسی زندانی که همه اهل گفتگو بودند آزاد کنند. محصورین رو آزاد کنند و از آنها کمک بخواهند. فحاشان تندرو را کنترل کنند و به هنرمندان و ورزشکارانی که مورد احترام مردماند احترام بگذارند. اعضایی که مورد حمایت مردم هستند برای گفت و گو و تمهید منشور وفاق ملی دعوت کنند.
پرسش: با توجه به عدم توجه به مطالبات جوانان دهه هشتادي طي سالهاي اخير در حوزه هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و…به نظر شما چگونه مي توان اعتماد جوانان دهه هشتادي كشور را جلب كرد و براي آنان چشم اندازي روشن از شرايط كشور تصوير سازي كرد؟
راه حل آسان است ولی اجرای آن سخت است. کشور ده سال است در تحریم و به سوی فقر حرکت میکند و در مقابل یک سبک زندگی به جوانان تحمیل میشود.
راه حل حرکت به سوی سیاستخارجی متوازن و مبتنی بر منافع ملی و سیاست داخلی مبتنی گشایش سیاسی است. راه حل همان حرکت به سوی تحقق شرایط توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی است. ولی مشکل این است که حکومت در ایران ضد توسعه عمل کرده و میکند و مملکت را به این روز انداخته.